شرح و تفسیر دعای روز ششم ماه مبارک رمضان| آیت الله مجتهدی رحمة الله علیه
در دعای روز ششم ماه مبارک رمضان از خدا میخواهیم: ما را بخاطر تعرض به گناهان خوار نکند ما را با تازیانه عزابش تنبیه نکند و از کارهایی که باعث خشم و غضب او میشود دورمان کند
| april 7 2021 |
راهنمای مطالعه:
- نتیجه گناه
- موجبات غضب خدا
- مشمولین انعام خدا
- مغضوبین و ضالین
- توجه به معانی ادعیه
دعای روز ششم ماه رمضان متضمن معارفی همچون دوری از خواری و عذاب و خشم خداوند و طلب بخشش از خدا است.
جمله ذرات زمین و آسمان لشگر حقاند گاه امتحان ر ا، برخی از گناهان خدا را به غضب میآورد و خدا قسم میخورد که دیگر آن شخص گناهکار را نیامرزد.
شرح فرازهای دعا:
«اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ»
هر انسانی هنگامی که معصیت پروردگار خویش را مینماید یقیناً با اصرار بر آن معصیت، روزی، خوار و ذلیل خواهد شد چرا که معصیت نمودن ذات اقدس الهی، به جنگ برخاستن با اوست، به طوری که خداوند امر به عملی مینماید و در مقابل بندهای از آن سرپیچی مینماید که در آن هنگام است که آن بنده در مقابل قدرت پروردگار عالمیان خوار و ذلیل خواهد شد. اما آن رئوفیت و رحمانیت خداوند است که از بندگان خویش به سرعت راضی گشته و آنها را عفو مینماید به طوری که در دعای ابوحمزه ثمالی میخوانیم که: انت الهی وسع فضلا و اعظم حلما من ان تقایسنی بفعلی و خطیئتی و فالعفو، العفو، العفو[۳]
(خدایا) تویی معبود من، فضل تو گستردهتر و حلم تو بزرگتر از آن است که مرا با عمل و خطایم بسنجی پس (از تو طلب عفو و بخشش دارم) مرا ببخش، مرا ببخش، مرا ببخش. پس در این روز ما هم از خداوند میخواهیم که ما را به واسطه گناهانی که در هر لحظه از عمرمان انجام میدهیم خوار و ذلیلمان ننماید و گناهان ما را بیامرزد.
اهل گناه و لو اگر تحصیلات عالی رتبه دانشگاهی هم داشته باشد و لباسهای فاخر به تن کند، باز هم خوار است. اما بندگی خدا را کردن باعث میشود تا محبت آن شخص به مقدار بسیار زیادی در دل دیگران باشد: قرآن میگوید: «اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا؛
[۴]
یعنی هر که ایمان بیاورد و عمل صالح بکند، ما هم دوستیاش را در دل مردم میافکنیم. مردم اهل عمل را دوست دارند.»
«اهدنا الصراط المستقیم؛ (خدایا) ما را به راه راست هدایت نما، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولضالین
[۵]
راه کسانی که بر آنان انعام فرمودهای نه راه کسانی که بر آنان غضب نمودهای و نه گمراهان»
نتیجه گناه
تازیانه عذاب، نتیجه گناه انسان است
«وَلاتَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ»
چه زمانی قهر خداوند انسان را میگیرد؟
خداوند بالاتر از آن است که ما بخواهیم در مورد صفات او صحبتی کنیم اما این را باید بدانیم هنگامی انسان مورد قهر الهی قرار میگیرد که دائماً به سرپیچی از دستورات الهی پرداخته و معصیت او را انجام دهد و ما این را باید در نظر داشته باشیم که خداوند هیچ نیازی به اطاعت و فرمان برداری بندگانش ندارد چرا که او بی نیازترین بی نیازان است «الله الصمد؛
[۶]
خداوند بی نیاز است» و قهر الهی برای این است که انسان خود را شناخته و به سیر کمالات و خودسازی بپردازد تا به درجات عالی انسانی برسد چرا که اگر انسان رها گذاشته میشد تا به هر کاری که میخواست دست زند، آنگاه بود که دیگر هیچ انسانی با انسانیت در روی زمین زندگی نمیکرد.«ولولا فضل امه علیکم و رحمته لکنتم من الخاسرین؛
[۷]
واگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود هر آینه از زیان کاران بودید» و نباید این را فراموش کنیم که خداوند، ما را برای اینکه نافرمانی او را کنیم نیافریده است بلکه «وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون؛
[۸]
و ما خلق نکردیم جن و انس را مگر ما را به یکتایی پرسش کنند» پس انسان جاهل و نادان چگونه از پروردگار خویش که بر مصلحت تمام بندگانش آگاه است سرپیچی نموده و به معصیت او مشغول میگردد، پس در این روز ما از خداوند میخواهیم که ما را جزء کسانی که قهر او بر آنان واجب گشته، قرار ندهد یعنی ما را از اطاعت کنندگان و فرمان برداران دستوراتش قرار دهد نه از نافرمانان و سرپیچی کنندگان...
الان این گرفتاریهایی که گریبان عالم بشریت را فراگرفته است هر روز خبر از آمدن سیل و طوفان است، همه تازیانه عذاب است.
جمله ذرات زمین و آسمان/ لشگر حقند گاه امتحان
سیل و رانش زمین، لشگر خدا هستند که برای عذاب بندگان مامور هستند و برای جلوگیری از آنها نباید گناه کنیم.
موجبات غضب خدا
«وَزَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ
خدایا من را از موجبات سخطت دور گردان، چیزهایی که موجب سخط توست. روایتی است که برخی گناهان خدا را به غضب میآورد و آنگاه خدا قسم میخورد که به عزت و جلال خودم دیگر تو را آمرزش نمیکنم.
حدیث هست که هفتاد گناه جاهل را میآمرزند قبل از آنکه یک گناه عالم را بیامرزند.
در سوره حمد میخوانیم: «اهدنا الصراط المستقیم؛
[۹]
(خدایا) ما را به راه راست هدایت نما، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولضالین؛
[۱۰]
راه کسانی که بر آنان انعام فرمودهای نه راه کسانی که بر آنان غضب نمودهای و نه گمراهان».
مشمولین انعام خدا
انعمت علیهم چه کسانی هستند؟ جواب آن را که خداوند به چه کسانی نعمت داده است را میتوانیم با یک آیه بیان نماییم:
«و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا؛
[۱۱]
یعنی: و آنان که خداوند و رسول را اطاعت کنند البته آنان (یعنی اطاعت کنندگان از خدا و رسول) با کسانی که خداوند به آنان انعام (لطف و عنایت کامل) فرموده یعنی با پیامبران و صدیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد و ایشان در بهشت چه نیکو رفیقانی خواهند بود» .
مغضوبین و ضالین
مغضوب علیهم و ضالین چه کسانی هستند؟
کسانی که خداوند بر آنان غضب میفرماید کسانی هستند که از شیطان پیروی میکنند به طوری که خداوند در قرآن گفته شیطان را چنین بیان میفرماید: «لعنه الله و قال لا تخذن من عبادک نصیبا مفروضا؛
[۱۲]
خداوند او را لعنت نمود (و از رحمت خود دور ساخت) و (شیطان در جواب) گفت: من از بندگان تو قسمتی را زیر بار اطاعت خود خواهم کشید؛ ولاضلنهم ولامنینهم...؛
[۱۳]
یعنی: آنان را گمراه کنم و به آرزوهای دور و دراز در افکنم.» پس کسانی که پیروی از شیطان نموده و از دستورات خداوند سرپیچی کنند، مستحق خشم و غضب الهی میگردند.
خدا به شعیب پیامبر (علیهالسلام) فرمود، میخواهم صد هزار تن از قومت را عذاب کنم. ۴۰ هزار تن افراد بد و ۶۰ هزار تن از افراد خوب. خطاب رسید که چرا خوبها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوبها هم با بدها خوش و بش کردند زیرا از گمراهان خواهند بود چنانچه خداوند در قرآن میفرماید: «اولئک ماواهم جهنم ولایجدون عنها محیصا؛
[۱۴]
یعنی: ایشان را (یعنی شیطان و پیروانش را) منزل و جایگاه، جهنم است و از آن، مفر و گریزگاهی نخواهند یافت» پس ما در این روز از ذات اقدس پروردگار میخواهیم ما را از چیزهایی که موجب خشم و غضب او میگردد (یعنی پیروی از دستورات شیطان) دور گرداند.ان شاءالله که تابع باشیم.
توجه به معانی ادعیه
در مساجد هنگام خواندن دعا معانی آن نیز بیان شود: ای کاش در مساجد که این دعاها خوانده میشود، معنی آن نیز بیان شود تا مردم وقتی دعا میکنند، با حضور قلب این دعاها را بخوانند و در خودشان بیان کنند. به مردم بگویند که به خاطر گناه عذاب میشوند و این حادثهها در سراسر جهان و برخی شهرهای تهران به خاطر گناه است.
خدا به شعیب پیامبر فرمود، میخواهم صد هزار تن از قومت را عذاب کنم. ۴۰ هزار تن افراد بد و ۶۰ هزار تن از افراد خوب. خطاب رسید که چرا خوبها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوبها هم با بدها خوش و بش کردند.
پانویس:
۱. | ↑ ابن طاوس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ص۱۲۹. |
۲. | ↑ قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۳۱۹. |
۳. | ↑ قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۲۶۲. |
۴. | ↑ مریم/سوره۱۹، آیه۹۶. |
۵. | ↑ حمد/سوره۱، آیه۶-۷. |
۶. | ↑ اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۲. |
۷. | ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۴. |
۸. | ↑ ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۶. |
۹. | ↑ حمد/سوره۱، آیه۶. |
۱۰. | ↑ حمد/سوره۱، آیه۷. |
۱۱. | ↑ نساء/سوره۴، آیه۶۹. |
۱۲. | ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۱۸. |
۱۳. | ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۱۹. |
۱۴. | ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۲۱. |
منبع
سایت تبیان، برگرفته از مقاله «شرح دعای روز ششم ماه رمضان»
شرح و تفسیر دعای روز ششم ماه مبارک رمضان-جواد محدثی
فرازهای این دعا عبارت است از:
دلهاى ما كه تيره شد از زنگ معصيت
يا رب به نور معرفت خود صفا ببخش
دور، ار زكاروان حقيقت فتاده ايم
ما را به رهروان طريق وفا ببخش
آلوده از نخست نبوديم، كامديم
ما را به حسن سابقه، روز جزا ببخش
گناه و نافرمانى، پيروى از دل و هوا و هوس است و آنكه درپى هوسرانى افتد و هواپرستى كند، بناچار به هر درى خواهد زد، دست به هر كارى خواهد زد، تا خواسته «دل» را برآورد، هرچند با دورى از «خدا» و با ستم به «مردم» باشد،
گرچه با ناديده گرفتن «حقّ» ديگران شود.
گرچه به تسليم در برابر هر ناكسى و خضوع در مقابل هر آلوده دامنى، به دست آيد.
امّا اطاعت از خدا، فخر و عزّت انسان است.
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:
«خدايا!… عزّت برايم همين بس كه بنده «تو» باشم،
و فخر و مباهات، برايم همين كافى است كه «تو» ربّ من باشى».
گناه، انسانيت انسان را مى شكند، ارزش وجودى او را درهم مى ريزد، فطرت پاك و نورانى او را مى آلايد، گنهكار را پيش خالق و خلق، سرافكنده مى كند، انسان را در زير ضربات تازيانه وجدان، عذاب مى كند، ذلّت دنيا و نكبت آخرت را
فراهم مى آورد، انسان را بنده شيطان و مطيع نفس و غلام هوس مى كند.
آيا اينها در ذلّت آورى گناه، بس نيست؟
اگر وجدان كسى نمرده و فطرتش آلوده نشده باشد، از گناه، احساس «شرم» مى كند. خود را پيش خدا، سرشكسته و پيش بندگان، رسوا مى بيند و چه كيفرى سخت تر و دردناكتر از اين؟!
معصيت خدا، ذلّت آور است، همچنانكه طاعتش، عزّت آور… |
درماندگى است، اهل گنه بودن،
شرمندگى است، شيوه عصيانى…
آرى… اى خداى منتقم! گرفتار گناه بودن، خذلان و خوارى مى آورد، و معصيت كار بودن، ما را گرفتار تازيانه انتقامت مى كند.
ولى… تو ارحم الراحمين و مهربان ترينى، تو خدايى، تو خالقى، تو بى نيازى، تو اى پروردگار، به عقوبتمان محتاج نيستى، امّا، ما به لطف و احسان تو نيازمند و محتاجيم، ما را به خاطر گناهانمان خوار مگردان و با ضربه هاى انتقامت، ما را عقوبت مكن.
«الهى… اگر ما را بردار كنى، رواست، مهجور مكن.
و اگر به دوزخ فرستى، سزاست، از خود دور مكن.
الهى… ضرورت به هيچ درگاهم نيست
از پيش خطر، و از پس، راهم نيست
دستم گير، كه جز فضل تو پناهم نيست».[1]
خواسته ايم كه خداوند، لطف كند و از آنچه موجب نارضايى و خشم اوست، دورمان كند، بازمان دارد، جلوگيرمان شود، توفيق ترك معصيتمان دهد.
مگر جز اينست كه ترك فرمان، موجب «سخط» است و «عصيان»، عامل طرد؟ پس رعايت اين نكات، از خشم خدا دورمان مى كند.
واى… كه چه بى دردند گنهكاران! آنانكه فرصت عمر، به رايگان از كف مى دهند، آنانكه خيانت پيشه و دزدند، باطل پرست و حق گريزند، گرانفروش و محتكرند، ستمگر و مردم آزارند، رباخوار و رشوه گيرند، فاسد و مفسدند، دغلباز و رياكارند، مردم فريب و حيله گرند، با «حق» درمى افتند، با زبان، با دست، با پول، با موقعيّت…
باطل را يارى مى كنند، با كمك، با تأييد، با امكانات، با سكوت…
به فرمان خدا بى اعتنا و به آيات قرآن بى توجّهند و به دعوت انبيا، پشت پا مى زنند.
اينها… و اينها، موجبات سخط الهى است.
جوانمرد باشيم و از اينها كناره گيرى كنيم، آزاد باشيم و قيد طاعت حق را برگردن بيفكنيم. انسان باشيم و ارزش را در «آدميّت» بدانيم.
خداوند مى فرمايد:
«آيا آن كس كه درپى «رضوان» و خشنودى خداست، همانند كسى است كه به «سخط» و خشم الهى باز گردد؟…(هرگز)، مأواى چنين انسانى جهنم است، و بد جايگاه و سرنوشتى است».[2]
امّا بايد لطف خدا دستگيرمان شود. اگر خدا توفيق دهد، اگر يارى و مدد نمايد، اگر ما را مشمول «منّت» و «نعمت» خويش سازد، شايد بتوانيم از چاه ويل «نفس» به درآييم و به عروجگاه تقوا و مقام «رضا» برسيم.
و اين از خداوند، دور نيست.
چرا كه او، آخرين اميد و آخرين پناه و منتهاى خواسته علاقه مندان و راغبين است.
پی نوشت:
[1] ـ خواجه عبداللّه انصارى، مناجات نامه.
[2] ـ آل عمران، آيه 162.
منبع: سيناي نياز؛ جواد محدثي