۰

دعای روز نوزدهم ماه رمضان+ صوت - آیت الله مجتهدی و جواد محدثی

دعای روز نوزدهم ماه رمضان از آیت الله مجتهدی رحمة الله علیه

 

 در دعای روز نوزدهم ماه رمضان از خدا میخواهیم تا از برکات ماه مبارک رمضان حظ و بهره فراوانی ببریم و برای لحظات دشواری همچون قبر و برزخ توشه ای آماده کرده باشیم و در ادامه درخواست میکنیم تا راه خیرات را بر ما آسان کند و قدمی هرچند کوچک برای رفع نیاز بنده ای از بندگان خودش که می تواند همسایه ی نزدیک خودمان نیز باشد برداریم. و در آخر اینکه کاری کن که حسناتم مورد قبول تو واقع بشود و با یک ندانم کاری آنها را از بین نبرم.

 

راهنمای مطالعه:

 

 

اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ

« وفّر » به معنی « زیاد کن » خدایا روزی من کن تا از برکات ماه مبارک رمضان حظ و بهره فراوان ببرم، و برکات ماه رمضان همان قرآن خواندن و دعای ابو حمزه خواندن است و گریه کردن بر سختی مرگ و آنچه پس از مرگ در پیش رو داریم.

 

قبر ندا می دهد من خانه تنهایی تو هستم

در حدیث آمده است که قبر؛ هر روز به پنج کلمه ندا می کند؛ « اَلقَبر یُنادی بِخمس کلماتٍ » و قبر هر روز صبح به صبح خطاب به ما می کند « اَنَا بیتُ الوَحْدَه » منم خانه تنهایی تو، در قبرستان همه کنار هم خوابیده اند ولی  در عین حال غریب هستند، و بغلی از بغلی بی خبر است « فاحملوا الیَّ اَنیساً » انیسی و همنشینی برای خودت تهیه کن تا در آنجا تنها نباشی، اعمال نیک بهترین انیس  انسان هستند در غربت قبر؛ « اَناَ بیتُ الظُلمة » من خانه  تاریکی تو هستم « فحملوا اِلَیَّ سِراجاً » پس چراغی برای تاریکی قبرت آماده ساز « اَنَا بَیتُ الدِیدان » من خانه کرم و عقرب تو هستم  پس تریاق و زهری که کرم ها و عقرب ها را از بین ببرد با خود بیاور. [2]

 

عقرب ها به جنازه حمله کردند

سالها قبل یکی از طلبه ها در مدرسه ما درس می خواند؛ ایشان می گفت: جنازه ای بود که می خواستیم او را دفن کنیم هر مکانی انتخاب می کردیم؛ عقرب ها به جنازه حمله می کردند، هر چه آنها را می کشتیم باز مثل چشمه از زمین می جوشیدند؛ آخر هم خسته شدیم و جنازه را روی عقرب ها گذاشتیم و دفن کردیم .

قبر می گوید من خانه پر از مار و عقرب تو هستم « فَاحمِلوا الیَّ تِریاقا [3] » و این روایات می خواهد بگوید که به فکر آخرتت باش ولی ما آنقدر مست دنیا هستیم که ابدا متوجه دشواری های قبر و برزخ و … نیستیم، انسانی که بی هوش هست نمی فهمد و به فکر این مسائل نیست، لذا از خدا بخواهیم که ما را هوشیار کند. خدا کند که صدا های عالم معنی را بشنویم! که همواره فریاد می زند « اَنَا بیتُ الظُلمة ؛ انا بیتُ الدیدان ؛ انا بیت الغُربه » … خدایا توفیق بده از برکات ماه مبارک رمضان استفاده کنیم. 

 

دولت وظیفه دارد با رباخواران مقابله کند

«حظ» به معنی بهره می باشد، بعضی ها در معاملات و قرض دادن هایشان بهره حرام می گیرند و اهل ربا هستند، و دولت وظیفه دارد با ربا خواران مقابله کند؛ من تعجب می کنم که چرا در جمهوری اسلامی هنوز عده ای ربا خواری می کنند و دولت هم هیچ اقدامی نمی کند! باید عده ای از طرف دولت تجسس کنند و اهل ربا را شناسایی و مجازات کنند.

فراموش نکنیم بهره دو نوع است، یکی بهره حرام مثل ربا و … و یکی هم بهره معنوی مثل ماه رمضان که محل دعا و بهره های معنوی می باشد.

 

وَ سَهِّلْ سَبِیلِی إِلَی خَیْرَاتِهِ؛ خدایا راه خیرات را برای من آسان کن

یکی از خیرات افطاری دادن هست، اگر تمکن مالی دارید افطاری بدهید، که ثواب زیادی هم دارد؛ سابق در مساجد افطاری می دادند که باعث جذب بچه ها به مساجد می شد و کار خوب و پسندیده ای بود، یا درخت توت در مسجد می کاشتند تا پای بچه ها به مسجد باز شود، باید مسجد جذابیت داشته باشد تا جوانان و بچه ها به آنجا بیایند الان غالب افراد در مساجد پیرمردها هستند! چرا؟!

لذا از خدا بخواهید که راه خیرات را برای ما آسان بکند؛ باید از حال همسایه خود با خبر باشید؛ بعضی ها سحری ندارند بخورند با نان خالی روزه می گیرند؛ و شما مسئول هستید حتی اگر بی خبر باشید! باید تحقیق کنید و از حال همسایه فقیرتان اطلاع داشته باشید.

 

مواخذه اصحاب توسط امام معصوم علیه السلام

در روایت است که شخصی مورد مواخذه امام معصوم علیه السلام قرار گرفت که چرا تو از حال همسایه فقیرت بی خبری؟

آن شخص گقت: نمی دانستم، حضرت فرمودند: مواخذه ات می کنم که چرا نمی دانستی؛ اگر با خبر بودی که همسایه ات ندارد و کمک نمی کردی که کافر بودی ! صرف دعا خواندن انسان را بهشتی نمی کند باید زیر بال و پر فقراء را گرفت؛ آن هم نه هر فقیری، بلکه فقیر آبرومند که فقیر هست و اظهار فقر نمی کند.

 

کاری نکنیم حسنات اعمال از بین برود

وَ لاَ تَحْرِمْنِی قَبُولَ حَسَنَاتِهِ؛ خدایا مرا از قبول حسنات محروم نکن

 خدایا اگر کار خوبی می کنم اهل نماز شب و دعای ابوحمزه و … هستم حسنات آن اعمالم را به من برسان  و محرومم نکن؛ یعنی کاری کنم که آن حسناتم از بین برود، مثلا اگر یک غیبت کنم تمام اعمال چهل روزه من از بین می رود [4] در حدیث آمده است که اگر کسی غیبت کند عبادات چهل روزه او در نامه کسی که مورد غیبت قرار گرفته است نوشته می شود [5].

لذا اگر کسی غیبت شما را کرد باید برای او چشم روشنی هم ببرید چون تا چهل روز هر کار خیری که بکند در نامه اعمال شما ثبت می شود؛ در جامع السعادت آمده است که شخصی مورد غیبت قرار گرفت و آن شخص برای غیبت کننده هدیه فرستاد و تشکر کرد. [6] باید هر روز بگوییم که خدایا کاری کن که حسناتم مورد قبول تو واقع بشود.

 

یَا هَادِیاً إِلَی الْحَقِّ الْمُبِین؛ ای خدایی که راهنمایی می کنی به سوی حق

 الان چقدر باید از خدا شکر گذار باشیم که ما را به دین حق هدایت نموده است و به شیعه دوازده امامی هدایت کرده؛ همه، شیعیان امیر المومنین علی بن ابیطالب  علیه السلام  هستید. «و الَی الحقِ المُبین » در حقیقت ولایت اهل بیت علیهم السلام هست که خداوند ما را به سوی ولایت اهل بیت هدایت نموده است. ای خدایی که ما را به حق مبین و آشکار هدایت کرده ای این دعاها را در حق ما مستجاب بفرما.

 

پی نوشت:

[1] – بحارالأنوار ج : 95 ص : 149

اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِیلِی إِلَی حِیَازَةِ خَیْرَاتِهِ وَ لَا تَحْرِمْنِی الْقَلِیلَ مِنْ حَسَنَاتِهِ یَا هَادِی إِلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ

[2] – تحریر المواعظ العددیة ص 390

قال النّبی صلّی اللّه علیه و آله: القبر ینادی بخمس کلمات: أنا بیت الوحدة؛ فاحملوا إلیّ أنیسا، و أنا بیت الحیّات؛ فاحملوا إلیّ تریاقا، و أنا بیت الظلم «2» فاحملوا إلیّ سراجا، و أنا بیت التراب فاحملوا إلیّ فراشا، و أنا بیت الفقر فاحملوا إلیّ کنزا.

[3] – تریاق، معرب تریاک و آن دوایی مرکب است معروف، که چند ادیه را کوفته و بیخته در شهد آمیزند و آن دافع اقسام زهرهای نباتی و حیوانی باشد.]غیاث اللغات[ … حکیم ناصر خسرو قبادیانی گفته است:

ترا که مار گزیده ست حیله تریاق است * ز ما بخواه ، گمان چون بری که ما ماریم

[4] – مستدرک الوسائل ج : 7 ص : 322

عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَةً لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَی صَلَاتَهُ وَ لَا صِیَامَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً وَ لَیْلَةً إِلَّا أَنْ یَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ

[5] – ارشاد القلوب-ترجمه رضایی ج 1  278

و پیغمبر فرمود: مرد روز قیامت می آید نگاه به نامه ی عملش میکند اثری از کارهای نیک خود را در آن نامه نمی بیند سپس عرض میکند کجاست کارهای شایسته ی من که در دنیا انجام دادم پاسخ داده می شود تو غیبت مردم را کردی بجای غیبت هایت ثواب های تو در نامه عمل کسانی که غیبت آنها را کردی نوشته شد

[6] – جامع السعادات ج : 2  ص :  316

«أن رجلا قیل له: ان فلانا قد اغتابک، فبعث إلیه طبقا من الرطب، و قال: بلغنی أنک قد أهدیت الی من حسناتک، فأردت أن أکافیک علیها فاعذرنی، فانی لا أقدر أن أکافیک علی التمام».


شرح دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان| جواد محدثی

دعای روز نوزدهم ماه رمضان

 

فرازهای این دعا عبارت است از:

 

گر گدا كاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟

راه آسان و هموار

تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد!

 

گر گدا كاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟

عيساى مسيح عليه السلام گفته است:

«زراعت، در زمين هموار مى رويد، نه بر صخره و دشت بلند، حكمت هم چنين است، حكمت، در قلب انسان متواضع، آباد مى شود، ولى در دلهاى كبرآلود، به آبادانى نمى رسد.

مگر نمى دانيد كسى كه سرش را تا سقف بلند كند، سرش شكافته مى شود (در برخورد با سقف)، امّا آنكه سرش را از سقف پايين بگيرد، از سايه اش سود مى برد.

تواضع نيز چنين است، هركه براى خدا فروتنى نكند، خدا پايينش مى كشد، امّا آنكس كه بخاطر خدا «تواضع» كند، خداوند بالا برده، رفعتش مى بخشد…».

آرى… فيض، از مبدأ رحمانيت و سرچشمه فيّاض الهى مى جوشد و رحمت فراوان و واسع پروردگار همه جا گير است، ليكن انسان بايد آمادگى كسب فيض را بيابد و چنان نباشد كه تا سرچشمه برود و تشنه برگردد، يا بر سر گنج، گرسنه بخوابد، يا از درگاه كريم، محروم برگردد، يا به كم قناعت كند، يا در درخشش خورشيد، خفاش وار به ظلمت پناه برد.

در هر صورت، خداوند، فيّاض است و كرم، كار اوست، دوست دارد بندگانش را بنوازد و عطا كند، بر سر سفره عطايش بنشينند و از «بركات» اين ماه، «حظّ» فراوان برند. زيانكار، آنكه از اين خرمن كم بردارد، و غافل، آنكه به اندك، راضى شود.

از خدا بخواهيم بهره ما را از بركاتش افزون كند، چرا كه از جانب او، بخلى نيست و هرچه بيشتر عطا كند، چيزى از او كم نمى شود. اين بسته به همّت ماست كه از او چه بخواهيم و چه اندازه بخواهيم، او هم به همّت و بلند نظرى ما مى نگرد. هرچه بلندنظرتر باشيم و همّتمان در خواستن بركت و بهره از خدا بيشتر باشد، اين نشانه معرفت و شناخت افزون تر ماست و هركس خدا را بهتر بشناسد، بيشتر دوستش مى دارد و هركه خـدا را دوست بدارد، خدا هم به او محبّت مى كند: «يُحِبُّهُم وَيُحِبُّونَهُ». (مائده، آيه 54)

اين محبت متقابل، ارزش بزرگى است كه دست يافتن به آن، كار هركس نيست.

از لطف عميم و كرم گسترده حق، بايد بيشتر خواست، كه محروميّت درد بزرگى است…

 

راه آسان و هموار

رسيدن به خيرات اين ماه، گذر از گردنه هاى صعب العبورى را در پيش دارد. بايد با بسيارى نيروها و غرايز، دست و پنجه نرم كرد، با هواهاى نفس مبارزه نمود، بر شهوات مهار تقوا زد، بر غضب، لجام اختيار نهاد، دهان را از ناشايستى ها مهر كرد، شكم را از حرام، بازداشت، ديده را از گناه پوشاند، دست را از خطا نگه داشت و…

اينها همه مقدّمه است تا به «تقوا» برسيم.

«تقوا»، همان خصلت نيك و فضيلت ارزنده اى است كه در پيامد روزه مطرح شده و خداوند، انگيزه واجب كردن روزه را، رسيدن مؤمنان به تقوا دانسته است و در قرآن كريم آمده است: «بر شما هم ـ همانندِ پيشينيان شما ـ روزه لازم و واجب شد، در روزهايى خاص، شايد كه به تقوا برسيد» [1]… آرى، شايد!

و اگر به تقوا برسيم، مصونيّت از گناه خواهيم يافت.

دست و ديده و چشم و نگاهمان در اختيار «عقل» و دين خواهد بود. زبان و گوشمان، مطيع فرمان حق خواهد شد،

عفـت و پـاكى، در دلمان و در زندگيـمان، خانه خـواهد كرد،

اهل انفاق و ايثار و مواسات با برادران دينى خواهيم گشت،

به جهاد و دفاع و امر به معروف و نهى از منكر خواهيم پرداخت،

از مال و جان خويش، در راه محرومان، مايه خواهيم گذاشت،

گرسنگان را سير كرده، برهنگان را خواهيم پوشاند،

شب زنده دارانى خداترس و متهجّدانى خاشع خواهيم بود،

تلاشگرانى صادق و مردم دوست خواهيم شد،

اهل «ذكر» و «تهجّد» و «تلاوت قرآن» خواهيم گشت،

نماز و نياز و رازمان، همه با روح و معنويّت خواهد شد.

اينها همه، احتياج به هموار شدن راه، برطرف شدن موانع، رفع مشكلات، و در يك كلمه «تسهيل سبيل» دارد.

آن آسان شدن راه براى رسيدن به اين مقصودها چه مى خواهد؟

هشيارى، سخاوت، ايثار، جهاد با نفس، كنار گذاشتن تنبلى و سستى، رهاكردن خودخواهى و تن پرورى، آزاد شدن از وابستگى و رها گشتن از تعلّقات دنيايى، و… بالأخره:… «توفيق الهى»

 

تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد!

از ما عبادت كردن، نماز خواندن، روزه گرفتن، و از خدا، پذيرفتن و قبول كردن!…

اگر يك «طاعت»، از روى صدق و اخلاص به جاى آوريم و خداوند آن را از ما بپذيرد، براى ما بس است. ولى خداوند، از چه كسى مى پذيرد؟ ـ از متّقين ـ

(اِنَّما يَتَقَبَّلُ اللّه ُ مِنَ المُتَّقين: خداوند، تنها از تقوا پيشگان مى پذيرد.)[2]

به قول خواجه عبداللّه :

«كار، نه با حسن عمل است، بلکه در «قبول» ازل است!…»

اگر طاعت و عباداتمان مورد قبول درگاهش قرار نگيرد، رنجى بيهوده كرده ايم.

 

آنچه باعث قبولى است، «اخلاص» است.

كار براى خدا كردن، نه براى خود كردن، و نه براى خلق كردن، نه بخاطر پسند مردم و جلب و جاهت و كسب اعتبار!… كه در آن صورت، موجب محروميت از قبول حسنات است و چه زيانى از اين بالاتر؟!…

اين نياز را از خدايى خواسته ايم كه رهنماست، رهنما به سوى حق آشكار، و خود ذات خداوند، روشنترين حق و آشكارترين چهره عظمت و هستى است. به قول هاتف اصفهانى:

يار، بى پرده از در و ديوار

در تجلّى است يا اولى الأبصار

گر ز ظلماتِ خود رهى، بينى

همه عالم، مشارق الأنوار

اى واقف اسرار ضمير همه كس

در حالت عجز، دستگير همه كس

از هر گنهم توبه ده و عذرپذير

اى توبه ده و عذرپذير همه كس

 

دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان+صوت


پی نوشت:

[1] ـ بقره، آيه 183.

[2] ـ مائده، آيه 27.

منبع: سيناي نياز؛ جواد محدثي

۵
از ۵
۲۰ مشارکت کننده

نوشته های اخیر

دسته بندی
​​​​​​​_________

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش

سبد خرید