اصول تربیت دینی کودکان-اهمیت تربیت فرزندان از نگاه قرآن و حدیث-محبت به کودکان در قرآن-آیات تربیتی قرآن و دغدغه واقعی امروز والدین از مباحثی است که در تحقیق سایت کرامت رضوان به آن پرداخته شده است.
یکی از امتیازات و ویژگیهای قرآن مجید این است که خود یک کتاب تربیتی است و همه آیات آن به طور مستقیم و غیر مستقیم در مقام تربیت انسان در رده های مختلف سنی، از خردسال تا کهن سال است. یکی از بخش های مهم تربیت، تربیت فرزندان است که قرآن در سوره های متعدد و در ضمن بیان سرگذشت انبیا و فرزندان آنان به مسائل تربیت فرزند آگاهی داده است.
شالوده جامعه سالم را تعلیم و تربیت درست شکل میدهد. پدر و مادر برای تربیت فرزندان باید روشهای تربیتی را به کار گیرند.
انتخاب روش صحیح و نتیجه بخش در تعلیم و تربیت، امری ضروری است.
ضرورت و اهمیت بحث زمانی روشن میگردد که پدر و مادر و مربی کودک میتوانند با به کارگیری روشهای اسلامی از بسیاری از مشکلات اخلاقی و مفاسد در جامعه پیشگیری نمایند و زمینههای موفقیت فرزندان خود را در تمامی ابعاد زندگی فراهم کنند.
قرآن کریم میفرماید: } لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها {1)؛ « نیکی در آن نیست که بجای استفاده از درها برای ورود به خانه از پشت خانهها و بیراههها وارد شوید، نیکویی آن است که پارسا باشید و از در خانه ها وارد شوید». این آیه به این نکته اشاره میکند که هر کار روش ویژهای دارد که باید مورد توجه قرار گیرد(2).
هفت سال نخستین، مرحله «خودمدارى» است. دورانى که کودک مىبایست آزاد باشد رشد نماید و مسئولیتى متوجه او نگردد. از اینرو در روایات آمده است که: «هفت سال کودک را براى بازى رها سازید و...» امام على(ع) مىفرماید: «یُرخى الصبّىُ سَبْعاً ....»(14) تا هفت سالگى بر کودک سختگیرى نمىشود.
این روایات بر این نکته تأکید دارند که مرحله قبل از 8 سالگى، مرحله بازى است و بر پدران و مادران است که بىهیچ فشار و اجبارى کودک را در بازى کردن آزاد بگذارند؛ جز بازىهاى خطرناکى که والدین باید کودکان را از آنها اجتناب دهند.
هفت سال دوم تا چهارده سالگى ( مرحله اطاعت و فرمانبرداری): از ابتداى این دوره، آموزش رسمى به طور جدى نیز شروع مىشود. در این دوران، برخلاف مرحله سیادت وکودکى، دیگر نباید او را کاملاً آزاد گذاشت، بلکه باید تمام اوقات وى تحت مراقبت منظم، برنامهریزى شده و دقیق قرار گیرد، تا مسئله آموزش و تربیت او به خوبى پیش رود.
اگر کودک در هفتسال اول در شرایط مساعدى رشد کرده باشد، براى هفت سال دوم که دوره اطاعت و فرمانبردارى و کسب تجربیّات مفید است، آمادگى کافى خواهد داشت. از این رو، در این مرحله که دوره آموزشهاى عمومى نیز مىباشد، باید او را از جهت آداب و سنن اجتماعى، زندگى فردى، نظم و انضباط، عادتهاى پسندیده، صفات و سجایاى اخلاقى و فراگرفتن فنون و مهارتهاى مختلف مورد تربیت و آموزش قرار داد؛ زیرا رشد ذهنى، بالا رفتن قدرت حافظه، ظهور استعدادها، گرایش به زندگى اجتماعى، علاقه شدید به درک مجهولات و بسیارى اوصاف دیگر که به تدریج در این مرحله بروز مىکند، فرصت بسیار مناسبى براى ساختن شخصیت اخلاقى و انسانى کودکان است و والدین باید با فراهم کردن مقدمات و امکانات لازم نسبت به سازندگى فرزندان خود در این مرحله از هیچ کوششى دریغ نورزند. چنانچه کودکان در مرحله اطاعت تحت تربیت صحیح اسلامى قرار گیرند، به صفات اخلاقى زیر آراسته خواهند شد.
1- اُنس به خدا و عادت به ذکر نام خدا در شروع کارها.
2- انجام عبادتهایى از قبیل نماز، روزه و....
3- فراگیرى قرآن و تلاوت آن.
4- آشنایى با احکام اسلامى از قبیل احکام طهارت، تطهیر و نظافت و انجام آنها به طرز صحیح.
5 - رعایت ادب و احترام به بزرگترها و ابراز محبت به کوچکترها.
6- امانتدارى و رازدارى.
7- راستگویى و پرهیز از دروغ.
8 - پرهیز از حسادت و خیانت و....
هفت سال سوّم زندگى ( وزارت): که از یازده یا دوازده سالگى آغاز و در سالهاى هفده یا هیجده سالگى پایان مىیابد. در این دوره، رشد جسمانى، عقلانى و عاطفى تکامل مىیابد. ناموزونى بین احساسات و عقل، بزرگترین مشکل را براى جوانان در پى دارد. در این دوره که دوره تشخص طلبى جوان است و به شدت میل به استقلال دارد و تمایلات در این دوره بیشتر است، وظیفه مربى است که به این تمایلات اعتدال ببخشد و غرایز سوزانى را که زبانه مىکشند و هر لحظه ممکن است جوانى را طعمه حریق نماید، مهار کند و جوان را از پرتگاه ارضاى نادرست غرایز نجات دهد و او را وزیر و مشاور خویش قرار دهد؛ به دلیل این که این مرحله، هنگام شکوفایى فکرى و «خود مدیرى» است. در این مرحله عواملى چون مشورت کردن و تبادل افکار مىتواند در رشد عقلى جوان نقش مؤثر ایفا کند.
در حدیثی از امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) آمده است: «وقتی پسر به سه سالگی رسید به او بیاموزند که هفت مرتبه «لااله الا الله» بگوید. پس او را آزاد گذارند تا سن او به سه سال و هفت ماه و بیست روز برسد، آنگاه به او آموزش دهند که «محمد رسول الله» بگوید. سپس آزادش بگذارند تا چهار سالگی او تمام شود آنگاه به او بگویند، هفت بار بگوید «صلی الله علی محمد و آله». باز رها شود تا پنج سالگی او تمام شود. در این هنگام به او بگویند: دست راست و چپ تو کدام است؟ پس اگر دست راست و چپ را از هم تشخیص داد، صورتش را به سوی قبله برگردانده و به او گفته شود سجده کن. و همچنین آزاد گذاشته شود. تا اینکه هفت سال او تمام شود. در این زمان به او گفته شود صورت و دو دستش را بشوید و نماز بخواند. سپس رها شود تا نه سالش تمام شود. در این سن، وضو را به او یاد دهند و به نماز دستورش دهند.
تربیت کودکان از منظر قرآن و حدیث
تربیت در لغت به معنای پروراندن کودک است(3) و در اصطلاح عبارت است از فراهم کردن زمینهها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا کردن استعدادهای انسان در جهت مطلوب. ماده(4) نمونه هایی از آیات تربیتی قرآن در اینجا ذکر میشود:
الف- } وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا {(5)؛ «و بگو پروردگارا همانگونه که آنها مرا در کودکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده». منظور از تربیت در این آیه پروراندن قوای مادی و معنوی است.
ب- } أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِی {(6)؛ «آیا ما تو را در کودکی پرورش ندادیم و سالهایی از زندگیت را در میان ما نبودی». تربیت در این آیه، در مورد امور جسمانی انسان به کار رفته است(7).
روشهای تربیت فرزند دینی
تربیت آنگاه به ثمر مینشیند که شیوههای درست و مناسب در آن بهکار گرفته شود.(8) برخی از مهمترین روشهای تربیتی در اسلام عبارتند از:
روش گفتاری؛ در این روش، پدر و مادر و مربیان با استفاده از گفتار و بیان خویش به تربیت کودک اقدام میکنند که شامل شیوه گفتار مستقیم و غیر مستقیم است.
الف) گفتار مستقیم
یکی از شیوههای تربیتی، آموزش مستقیم است که بیشتر به صورت گفتاری صورت میگیرد. بسیاری از امور اخلاقی، علمی و اجتماعی جز از طریق آموزش مستقیم گفتاری آموخته نمیشوند(9).
روش آموزش مستقیم در موارد زیر کاربرد دارد:
1. آموزش معارف دینی؛ پیامبر اکرم(ص)فرمودند: «عَلِّمُوا اَولادِکُم الصَّلَاه إِذَا بَلَغُوا سَبْعا»(10)؛ «به فرزندانتان هنگامی که به هفت سالگی رسیدند نماز را بیاموزید».
2 . موعظه و نصحیت؛ حضرت علی(ع)به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) فرمود: «أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَى»(11)؛ دلت را با موعظه زنده کن».
3 . آموزش حیا و تربیت جنسی کودک
اگرچه غریزه جنسی در کودک، ضعیف است اما حریم باز و اتاق خواب بدون قانون والدین، زمینه بیداری زودهنگام این قوه حیوانی را در کودک نابالغ و نوجوان در آستانه بلوغ فراهم میسازد. خداوند در آیه 58 سوره نور، بهمنظور پیشگیری از بلوغ زودرس و بروز انحرافات جنسی بر آموزش حریم نگهداری و تقویت حس حیامندی در کودک تأکید دارد.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، باید کسانی که برده ملکی شمایند و کسانی از شما که به حد بلوغ نرسیدهاند (هنگام ورود به مسکن شخصی شما) سه بار (در سه وقت) اجازه بگیرند (و سرزده وارد نشوند)، قبل از نماز صبح و هنگام ظهر که لباسهای خود را وامینهید و پس از نماز عشا که (این اوقات) سه وقت خلوت شماست، گذشته از این (سه وقت) بر شما و بر آنها گناهی نیست (که بدون اجازه وارد شوند، زیرا) آنها پیوسته (بر حسب ضرورت معاشرت) به دور شما میچرخند (یا شما با یکدیگر کار و رفت و آمد دارید و طلبیدن اذن مشکل است). این گونه خداوند آیات (احکام) را برای شما بیان میکند و خداوند دانا و مصلحتدان است.
4 . آموزش احکام و فروعات شریعت به فرزندان
والدین در کنار تعلیم اصول دین، میبایست دستورات و احکام شرایع آسمانی را نیز به فرزندان خود آموزش دهند. صرف آموزش هم به تنهایی کافی نیست بلکه طبق آیه زیر، پافشاری، تأکید، مراقبت و صبر و حوصله بر اجرای تکالیف الهی اعضای خانواده نیز لازم است: وَأْمُرْ أَهْلَک بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیهَا (طه/132) [خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش!]
5 . تقویت حس مسئولیتپذیری، شهامت و درایت در فرزندان. داستان حضرت یوسف (ع)، به تنهایی حاوی پیامها و رهنمودهای نکته آموز تربیتی در این زمینه است.
ب) گفتار غیر مستقیم
آموزش ارزشهای دینی تا حدود ۶سالگی به صورت گفتار مستقیم صورت میگیرد، زیرا کودکان تا این سن مقاومت چندانی در مقابل آموزههای دینی ندارند؛ اما از این سن به بعد با توجه به افزایش مقاومت روانی آنان، باید از شیوه القای غیر مستقیم استفاده کرد(12). برخی از راهکارهای گفتار غیر مستقیم عبارتند از:
۱- داستان؛ داستان و قصه بهصورت غیر مستقیم در اعماق روح خواننده و شنونده تأثیر میگذارد و عواطف و احساسات را تحت تأثیر قرار میدهد(13). آیات زیادی از قرآنکریم بیانگر داستانهای پیامبران و تلاش آنها در هدایت مردم و اصلاح امور دنیوی و اخروی آنهاست(14).
۲- شعر؛ با استفاده از شعرهای ساده و دور از صناعات پیچیده ادبی، میتوان ارزشهای دینی بسیاری را به کودک آموخت. شعر پس از حفظ شدن به تدریج تبدیل به ملکه میشود(15). حضرت زهرا(س) خطاب به امام حسن(ع) این شعر را میخواندند:
أَشْبِهْ أَباکَ یَا حَسَنُ وَاعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ | وَاخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ وَ لَاتُوالِ ذَالْإِحَن(16) |
۳- رسانههای گروهی؛ رسانههای گروهی را میتوان به دو دسته صوتی ـ تصویری و مکتوب تقسیم نمود.
رسانههای صوتی ـ تصویری مانند رادیو، تلویزیون، بازیهای رایانهای، نوارها، سیدیهای و… است که به صورت غیرمستقیم بر تربیت فرزندان تأثیرات شگرفی میگذارند.(17) امروزه تأثیرگذاری تلویزیون نسبت به دیگر رسانههای جمعی بیشتر است(18).
به گزارش متخصصان، کودکان ایرانی بیشتر از کودکان کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، فرانسه، انگلیس و ژاپن به تماشای برنامههای تلویزیون علاقمند هستند. بر اساس آمار (سال 1384) در ایران ۴۰% تماشاکنندگان برنامههای تلویزیون، کودک و۳۰% نوجوانان میباشند(19).
روش الگویی؛ در این روش از فرد یا افرادی که دارای رفتار مطلوب هستند، به عنوان سرمشق و الگو استفاده میشود تا از رفتار آنها پیروی شود.(20) در آیات زیادی از قرآن کریم الگوهای شایسته معرفی شدهاند. پیامبر اکرم(ص) در اینباره میفرمایند: «کُونوا دُعَاه النّاس بِأَعْمالِکُمْ وَ لا تَکُونُوا دُعَاه بِألْسِنَتِکُمْ»؛(21) «مردم را با رفتار خود راهنمایی و تربیت کنید نه فقط با زبانهای خود». بر این اساس پدر و مادر باید الگوهای رفتاری زنده و مناسبی برای فرزندانشان باشند.
امروزه یکی از مهمترین الگوهای کودکان، شخصیتهای برنامههای تلویزیونی هستند که با ایجاد رابطه عاطفی مناسب در نظر کودکان، بر تربیت آنان تاثیر میگذارند. پدر و مادر میبایست با استفاده از روش الگویی، فرزندان خود را به سمت الگوهای سالم جهت دهی نمایند و برای دیدن برنامههای مفید و فیلمهای آموزنده، آنان را تشویق کنند.
روش محبت؛ محبت در لغت به معنای دوست داشتن است و در مقابل بغض و کینه داشتنقرار میگیرد.(22) محبت بر دو نوع است:
محبت عاقلانه و منطقی که مقرون به منطق و موافق با مصلحت است(23) وبه معنای در نظر نگرفتن مصلحت فرزندان در عمل کردن به خواسته هایشان است.
محبت به کودکان در قرآن و از دیدگاه اسلام میبایست موافق مصلحت و خیر و سعادت باشد. نیز باید توجه کرد که در این محبت کردن، مصلحت فرد به تنهایی مورد توجه نیست، بلکه مصلحت جامعه باید در نظر گرفته شود.(24)
آثار محبت
محبت، یکی از نیازهای اساسی انسان است مانند نیاز به آب و غذا. برخی از تاثیرات محبت عبارتند از:
- تربیت صحیح و متعادل تربیت شونده؛
- ایجاد تعادل روحی در تربیت شونده؛
- سلامت جسمی؛
- آموزش محبت به تربیت شونده؛
- ایجاد علاقه نسبت به محبتکنندگان؛
- مصونسازی متربی از انحراف.(25)
شیوههای محبت
برخی از مهمترین روشهای عملی محبت و مهرورزی به فرزندان عبارتند از:
الف) نوازش کردن؛ در سیره پیامبر اکرم(ص) آمده است که حضرتش به هنگام صبح، دست نوازش بر سر فرزندان و نوههای خود میکشید(26)
ب) بوسیدن؛ امام صادق(ع) از رسول خدا(ص)نقل فرمودند که: «مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ، کَتَبَ اللهُ عَزَّ و جَلَّ لَهُ حَسَنَى...»؛(27) «هر کس فرزندش را ببوسد، خداوند برای او کار نیکی در نامه عملش مینویسد و هر کس او را شاد کند، خداوند او را در قیامت شاد میگرداند و هر کس او را قرآن یاد بدهد والدینش فرا خوانده میشوند و دو جامه ارزشمند به آنان میپوشانند که از نور آن جامه در صورتهای بهشتیان، نورانی میگردد».».
ج) همبازی شدن با کودک؛ رسول خدا(ص)امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را بر دوش خود سوار میکردند و به آنها میفرمودند: خوب مرکبی دارید! و شما سوارکاران خوبی هستید. «و قال نعم المطی مطیکما و نعم الراکبان انتما»(28).
بازی و سرگرمی، حق طبیعی کودک است که دست حکیمانه خلقت، در نهاد وی به ودیعت نهاده است. والدین نباید به بهانه کثرت مشغله، ترس از اتفاقات حین بازی و...کودک را از این حق غزیزی محروم کنند. از طریق همبازی شدن با کودک، میتوان کنترل خشم، مهرورزی، همکاری و تعاون، مهارت آموزی، رعایت حقوق دیگران (همبازی) و... را به کودک آموخت. در این خصوص تنها به دو آیه از قرآن اشاره میکنیم:
در داستان یوسف (ع)، برادر حسود، برای پیادهسازی نقشه شوم خود، می بایت یوسف (ع) را از پدر دور میکردند. و پدر که نسبت به حس حسادت ایشان به یوسف (ع)، واقف بود، مخالف میکرد. اما تنها سلاح منطقی فرزندان که حضرت یعقوب (ع) را تسلیم خواسته آنها کرد، تأکید برادران بر نیاز کودک به تفریح و بازی است از این رو با این استدلال، خطاب به پدر بیان داشتند:
أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یرْتَعْ وَیلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (یوسف/12) فردا او را با ما (به خارج شهر) بفرست، تا غذای کافی بخورد و تفریح کند؛ و ما نگهبان او هستیم!»
از این آیه نکته دیگری هم مستفاد است و آن اینکه بهتر است تفریح و ورزش ترجیحاً در فضای آزاد و سبز صورت گیرد، که بر جنبههای روانی شادابی و سلامت جسمانی فرزندان بیافزاید.
روش تکریم شخصیت
برخورد کریمانه با کودک و نوجوان
استاد شهید مرتضی مطهری، محور اخلاق اسلامی را کرامت انسان میداند. تکریم و احترام به شخصیت، از جمله نیازهای طبیعی و اساسی هر انسان است. اگر این نیاز طبیعی برآورده شود، آدمی احساس آرامش میکند و اعتماد به نفس در او تقویت میشود. علاوه بر این، اگر شخص ، مورد تکریم قرار بگیرد، متقابلاً به شخصیت دیگران احترام میگذارد و آنان را مورد تکریم قرار میدهد.
همه افراد بهویژه کودکان نیازمند تکریم و احترام هستند؛ از اینرو، اسلام نسبت به تکریم شخصیت افراد تأکید فراوان کرده است. از نظر اسلام کودکان و نوجوانان هم شایسته کرامت و احترام هستند و باید به احساسات آنان احترام گذاشت. والدین در این خصوص وظیفه مهم و خطیری برعهده دارند آنان باید شخصیت کودک را مورد توجه قرار داده، براساس اصل کرامت و حرمت انسان با او رفتار کنند.
از پیامبر اکرم(ص)نقل شده است که فرمود: «اَکْرِمُوا أَوْلَادَکُمْ وَ أَحْسِنُوا آدابَهُمْ، یُغْفَرْلَکُمْ»(29)؛ «فرزندانتان را گرامی بدارید و آداب نیکو به آنان بیاموزید تا گناهانتان آمرزیده شود»(30).
شیوههای تکریم شخصیت
مهمترین شیوههای تکریم عبارتنداز:
- انتخاب نام نیکو؛ حضرت ابوالحسن(ع)میفرماید: «أَوَّلُ مَا یَبَرُّ الرَّجُلُ وَلَدَهُ أَنْ یُسَمِّیَهُ بِاسْمٍ حَسَنٍ فَلْیُحْسِنْ أَحَدُکُمُ اسْمَ وَلَدِهِ»(31)؛ «نخستین نیکی مرد نسبت به فرزندش این است که بر او نامینیکو نهد».
- سلام کردن به کودکان؛ پیامبر اکرم(ص)فرمودند: «خَمْسٌ لَا أَدَعُهُنَّ حَتَّی الْمَمَات … وَ التَّسْلِیمُ عَلَی الصِّبْیَانِ لِتَکُونَ سُنَّى مِنْ بَعْدِی»(32)؛ «پنج چیز است که تا هنگام مرگ، آنها را ترک نخواهم کرد … و سلام کردن بر کوکان تا پس از من به عنوان سنت باقی بماند».(33)
- مشورت و احترام به رأی و نظر فرزندان؛ مشورت با فرزندان در مسائل گوناگون خانوادگی و نظرخواهی از آنان در مباحث علمی و اجتماعی، به تدریج تواناییهای بالقوه آنها را آشکار میسازد و آنان را در اداره امور زندگی در آینده آگاه و توانمند میگرداند.(34) یکی از پیامهای غیرمستقیم ماجرای ذبح حضرت اسماعیل (ع)، مشورتخواهی و تکریم فرزند است: هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح میکنم، نظر تو چیست؟» گفت: «پدرم! هرچه دستور داری اجراکن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت!»(صافات 102/-103)
- وفای به عهد؛ پیامبر اکرم(ص)میفرمایند: «أَحِبُّوا الصِّبْیَانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ إِذَا وَعَدْتُمُوهُمْ شَیْئاً فَفُوا لَهُمْ فَإِنَّهُمْ لَا یَدْرُونَ إِلَّا أَنَّکُمْ تَرْزُقُونَهُمْ»؛(35) «کودکان را دوست بدارید و به آنها اظهار محبت کنید، و هنگامی که به آنها وعدهای دادید، وفا کنید، زیرا آنها روزی خود را به دست شما میبینند».
- پرهیز از هر گونه تبعیض میان فرزندان
ریشه بسیاری از بزههای اخلاقی فرزندان در بزرگسالی ناشی از تبعیض و عدم رعایت عدالت در محبت ورزی بدانهاست. در آسیب شناسی رفتار حضرت یعقوب نبی (ع) نسبت به یوسف (ع) و سایر فرزندان، باید گفت دوست داشتن افراطی پدر نسبت به فرزند، و اظهار عملی آن در پیش چشم دیگر اعضای خانواده، آتش حسادت، حقد و کینه را در آنها شعله ور ساخت سرانجام کردند آنچه کردند.
روش تشویق؛
تشویق در لغت به معنای برانگیختن و به شوق آوردن است(36) و سخن یا عملی است که به وسیله آن از فعل فاعل قدردانی میشود و او را برای تکرار آن عمل، مشتاقتر میکند. تشویق در ضمن، دیگران را نیز به انجام آن عمل بر میانگیزد.
در آیاتی از قرآن کریم به این روش اشاره شده است:
} وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَی وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ {(37)؛ «خداوند قرآن را جز مایه بشارت و برای آنکه دلهایشان به آن آرام و اطمینان گیرد، قرار نداده است».
شیوههای تشویق:
الف) توجه عاطفی؛ نگاه محبتآمیز، لبخند، تغییر حالت چهره به نشانه خشنودی، بوسیدن، در آغوش گرفتن و هرگونه احساس تأیید و ملاطفت از سوی پدر و مادر، در تشویق کودک و ایجاد احساس مثبت در او نقش موثری دارد(38).
ب) تشویق زبانی؛ تعریف و تمجید و قدردانی زبانی، ابزار ساده و کمهزینهای است که میتواند کودک را به رفتارهای مناسب سوق دهد. بسیاری از پدر و مادرها در تشویق کودکانشان کوتاهی میکنند و همین امر، گاه کودک را در ارائه رفتار مناسب مردد میسازد. در مقابل، برخی نیز از تشویق زبانی به اندازه و بهجا استفاده نمیکنند و در این امر زیادهروی مینمایند. اینگونه تشویقها به تدریج تأثیر خود را از دست خواهد داد و باعث بالا رفتن توقع کودک خواهد شد.(39).
ج) تشویق عملی؛ دادن جایزه و هدیه، رفتن به گردش و تفریح و اجازه بازی و بیرون رفتن با دوستان، از جمله موارد تشویق عملی است که متناسب با سن کودک میتوان آنها را به کار بست.(40)
روش تنبیه؛ تنبیه در لغت به معنای آگاه کردن، بیدار کردن و هوشیار ساختن است(41) و در اصطلاح عبارت است از مجازات کسی که کار ناپسندی را انجام داده است با هدف جلوگیری از تکرار آن.
تنبیه بهطور کلی بر دو قسم است:
۱- کارهای دردآوری که بهصورت مستقیم بر بدن انسان اثر میگذارند مانند کتک زدن و شکنجههای جسمانی که از آن با عنوان تنبیه بدنی یاد میشود.
۲- رفتارهایی که با هدف مجازات انجام میگیرند و موجب ناراحتی انسان میشوند اما بر بدن اثری ندارند، مانند قهر، تندی و خشنوت، توبیخ و نکوهش و … که به آنها تنبیه غیر بدنی میگویند.(42)
تنبیه غیر بدنی بر تنبیه بدنی مقدم است و شامل مراحلی همچون بیتوجهی و بیاعتنایی، استفاده از حالات چهره برای ابراز نارضایتی و ناراحتی،(43)تحریک عواطف و احساسات،(44)استفاده از گفتارهای کنایی و اشارهای، اعمال حساب شده محرومیتهای مختلف،(45) قهر کردن «البته باید کوتاه باشد»،(46)و جریمه کردن میشود.
تنبیههای غیر بدنی گرچه، ضعیفتر و کمزیانتر از تنبیههای بدنی هستند، اما بیزیان هم نیستند. به همین دلیل تا ضرورت اقتضا نکند، نباید از آنها استفاده کرد(47)
موارد جواز تنبیه بدنی
در تعالیم اسلامی در برخی موارد، تنبیه بدنی مجاز دانسته شده است که عبارتند از:
الف) تربیت و هدایت کودک؛
امام صادق(ع) فرمودند:«أَدِّبِ الْیَتِیمَ مِمَّا تُؤَدِّبُ مِنْهُ وَلَدَکَ وَ اضْرِبْهُ مِمَّا تَضْرِبُ مِنْهُ وَلَدَکَب»(48)؛ «آنگونه که فرزند خود را ادب میکنی کودک یتیم را نیز ادب کن و بهخاطر انجام هر عملی که فرزندت را کتک میزنی، کودک یتیم را در همان مورد کتک بزن».
ب) ادای واجبات دینی؛
رسول خدا(ص)فرمودند: «علموا الصبی الصلاه ابن سبع سنین و اضربوه علیها ابن عشر سنین»(49)؛ «به کودکان در سنّ هفتسالگی نماز بیاموزید و در دوازده سالگی [در صورت سستی در نماز] او را تنبیه کنید».
ج) ارتکاب کبیره؛
برخی فقها در مورد ارتکاب کبیره توسط اطفال، تنبیه بدنی ایشان را مجاز دانستهاند که آیت الله بروجردی از آن جمله است.(50)
گذشت و چشم پوشی یک راهبرد تربیتی
این راهبرد در زمانی کارایی دارد که کودک خود قبل از هر چیز، از رفتار اشتباهش اظهار ندامت کند در غیر این صورت، ممکن است به عصیان بیشتر وی بینجامد.
چند نکته درباره آیه ۱۳ لقمان:
خداوند درسوره لقمان آیه ۱۳ میفرماید:
«وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ»
۱- از بهترین راه هاى تربیت صحیح فرزند، گفتگوى صمیمى با اوست. «وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ»
۲- از رسالت هاى پدر نسبت به فرزند، موعظه است. «قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ»
۳- فرزند، به نصیحت نیاز دارد. «وَ هُوَ یَعِظُهُ»
۴- با نوجوان باید با زبان موعظه سخن گفت، نه سرزنش. «وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ»
۵- موعظه باید با محبّت و عاطفه همراه باشد. «یا بُنَیَّ»ک
نقش خانواده در جذب فرزندان به یادگیری آموزه های قرآنی
راهنمایی والدین در این زمینه شرط اول جذب قرآن آموزان است که با آگاهی بخشی به فرزندان آنان را از گرایشات منفی و نادرست که پیش بهسوی مسیر جهالت و شیطانی دارند، بازداشته و آنان را به گام برداشتن در مسیر سعادت و خوشبختی هدایت کنند.
پایبندی والدین به اصول قرآنی موجب می شود تا فرزندان نیز قرآن را بهعنوان نسخه و کتاب راهنما در زندگی خود بهکار گیرند و مشکلات خود را با نور هدایتگر قرآن مرتفع کنند.
از طرفی آموزش گرفتن کودکان و ثبت نام در مکان ها و فضاهای قرآنی ، راه را برای خانواده ها و دغدغه های آنها کمتر کرده و فرزندی افتخار آفرین در جامعه خواهند داشت و پیش دبستانی قرآنی کرامت رضوان، این رسالت را به بهترین شکل ممکن به عهده گرفته و فرزندان افتخار آفرینی را به خانواده ها هدیه نموده است.
نتیجه
در اسلام، تربیت از جایگاه و اهمیت والایی برخوردار است و پدر و مادر برای موفقیت در این امر باید روشهای صحیح تربیتی را فراگیرند.
بسیاری از مشکلات و انحرافات اخلاقی و تربیتی عصر حاضر از عدم بهرهگیری از روشهای تربیتی صحیح ناشی میشود. پدر و مادر و مربیان ناآگاهانه تربیت را در روشهای مستقیم تربیتی (گفتار مستقیم و تنبیه) محصور میکنند و خود و فرزندانشان را از روشهای تربیتی صحیح و اسلامی محروم میکنند.
در نظام تربیت اسلامی به تفاوتهای فردی و شخصیتی توجه شده است تا پدر و مادر بتوانند با به کارگیری روشهای تربیتی متناسب با روحیه و شخصیت هر فرد، در این امر مهم موفق گردند.
بنابراین به کارگیری روشهای تربیتی علاوه بر اینکه والدین را در تربیت هر چه بهتر فرزندان موفق میگرداند، امری اجتناب ناپذیر میباشد.
فهرست منابع
- قرآن کریم
- نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، چاپ دهم، متشرقین، قم، ۱۳۸۰٫
- ابن بابویه، محمد (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا، جهان، بی جا، ۱۳۷۸٫
- اسکندری، علیاکبر، والدین بیست بیست والدین در اتخاذ بهترین پدر و مادر نمره شما چند است، رستگار، چاپ دوم، مشهد، ۱۳۸۷٫
- امینی، ابراهیم، اسلام و تعلیم و تربیت، دفتر، قم، 1384٫
- انصاری، عذرا، جلوههای رفتاری حضرت زهرا(س)، چاپ دوم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۳٫
- برومند، مهدی، شیوههای تعلیم در قرآن و سنت، کتاب مبین، رشت، ۱۳۸۱٫
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعى الی تحصیل مسائل الشریعى، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، بی جا، بیتا.
- داوودی، محمد، نقش معلم در تربیت دینی، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، ۱۳۸۰٫
- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۴، بی نا، بی جا، بی تا.
- دهنوی، حسین، نسیم مهر (پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان)، محدث، چاپ نوزدهم، قم، 1386٫
- رحمانی، علی، پرسشها و پاسخهای تربیتی، مؤلف، قم، ۱۳۷۸٫
- رضایی، موسی، خانواده و نگرش نو به تعلیم و تربیت فرزندان، دانشپرور، تهران، ۱۳۸۷٫
- روحانینژاد، حسین، تعلیم و تربیت اسلامی، کوثر غدیر، بیجا، ۱۳۸۲٫
- سالاریفر، محمدرضا، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، هاجر، قم، 1385٫
- شکوفی یکتا، محسن، تعلیم و تربیت اسلامی و مبانی و روشها، تهران، 1366٫
- شهرآشوب، محمد، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه علامه، قم، ۱۳۷۹٫
- طباطبایی، محمد، سنن النبی(آداب و سنن پیامبر(ص))، ترجمه حسین استاد ولی، پیام آزادی، تهران، ۱۳۷۹٫
- طبسی، محمدجواد، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، قم، ۱۳۸۳٫
- عطاران، محمد، آراء مربیان بزرگ مسلمان درباره کودک، مدرسه، تهران، 1366٫
- فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، الجزء الثالث،
- قائمی، علی، تربیت و بازسازی کودکان، امیری، چاپ نهم، قم، 1374٫
- ـــــــــــ، نقش مادر در تربیت، امیری، چاپ هفتم، تهران، ۱۳۷۰٫
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن،تهران، 1375٫
- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، اسلامیه، چاپ چهارم، تهران، 1362٫
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعى لدرر اخبار الائمه الاطهار، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، 1404 هـ.ق.
- محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمى، دارالحدیث، قم، 1375٫
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، صدرا، تهران، ۱۳۸۳٫
- الهندی، علی المتقی بن حسامالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، الرسالى، بیروت، 1405هـ.ق.
- هنری ماسن، پاول، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید پارسایی، بی نا، بی جا، بی تا.
- یوسفیان، نعمتالله، تربیت دینی فرزندان، زمزم هدایت، قم، 1386٫
- 1. المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی
1. المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی.
2. التحقیق فی کلمات القرآن، حسن مصطفوی.
3. تربیت کودک در جهان امروز، احمد بهشتی
————————————————
پانوشت:
1. بقره/۱۸۹٫
2. محسن قرائتی، تفسیرنور، ج۱، ص۳۸۶ .
3. علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ج۴، ص۱۰۴۵۳٫
4. محسن شکوفی یکتا، تعلیم و تربیت اسلامی و مبانی و روشها، ص۶٫
5. اسراء/۲۴٫
6. شعراء/۱۸٫
7. مهدی صانعی، پژوهشی در تعلیم و تربیت، ص۲۶٫
8. نعمتالله یوسفیان، تربیت دینی فرزندان، ص۱۰۷٫
9. محمدرضا سالاریفر، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، ص۱۲۹٫
10. محمد ریشهری، میزان الحکمى، ص۵۶٫
11. محمد دشتی، ترجمه نهجالبلاغه، نامه۳۱، ص۵۲۰٫
12. حسین دهنوی، نسیم مهر (پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان)، ج۱، ص۷۳٫
13. ابراهیم امینی، اسلام و تعلیم و تربیت، ج۲، ص۱۰۹٫
14. همان، ص۱۱۰٫
14. شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 15، احکام اولاد، ص 194.
15. حسین دهنوی، نسیم مهر، ج۱، ص۷۳٫
16. «پسرم حسن، مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق برکن، خدایی را بپرست که صاحب نعمتهای متعدد است و هیچگاه با ظلم و تعدی دوستی مکن». محمدبن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب(ع)، ج۲، ص135؛ عذرا انصاری، جلوههای رفتار حضرت زهرا۳، ص۳۸٫
17. محمد داوودی، نقش معلم در تربیت دینی، ص۱۱۲٫
18. پاول هنری ماسن و دیگران، رشد و شخصیت کودک، ص514٫
19. ابراهیم امینی، اسلام و تعلیم و تربیت، ج۱، ص257٫
20. همان، ج۲، ص۹۸٫
21. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۱۹۸٫
22. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، الجزء الثالث، ص۳۱ .
23. نعمتالله یوسفیان، تربیت دینی فرزندان، ص۱۱۶٫
24. مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۲، صص745ـ748٫
25. ابراهیم امینی، اسلام و تعلیم و تربیت، ص۱۹۳؛ حسین روحانینژاد، تعلیم و تربیت اسلامی، صص۱۲۲ـ124٫
26. محمد طباطبایی، سنن النبی (آداب و سنن پیامبر۶)، ص85، ح۱۷۳٫
27. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۶، ص49؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷، ص304٫
28. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، چ43، ص۲۸۶٫
29. محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعى، ج۲۱، ص394٫
30. حسین روحانینژاد، تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۲۷٫
31. محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعى، ج۲۱، ص۳۸۹٫
32. محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعى، ج۸، ص۴۴۱٫
33. حسین روحانینژاد، تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۲۸٫
34. محمدجواد طبسی، حقوق فرندان در مکتب اهل بیت:، ص۳۹٫
35. محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعى، ج۲۱، ص483؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۹۲٫
36. علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا ، ج۴، ص5921٫
37. انفال/۱۰٫
38. حسین دهنوی، نسیم مهر، ج۲، ص۵۱٫
39. همان، ص۵۲٫
40. محمدرضا سالاریفر، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، صص۱۳۳ و 134٫
41. علیاکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ج۴، ص۶۱۴۵٫
42. حسین روحانینژاد، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۳۳٫
43. محمدرضا سالاریفر، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، ص134٫
44. حسین دهنوی، نسیم مهر، ج۱، ص۹۸٫
45. محمدرضا سالاریفر، درآمدی بر نظام خانواده در اسلام، صص135 و 136٫
46. موسی رضایی، خانواده و نگرش نو به تعلیم و تربیت فرزندان، ص226٫
47. محمدرضا سالاریفر، همان، ص136٫
48. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۷٫
49. المتقی بن حسامالدین الهندی، کنزالعمال، ج16، ص۴۴٫
50. محمد عطاران، آراء مربیان بزرگ مسلمان درباره کودک، ص۸٫