استاد محمود شحات انور-زندگینامه قاری مصری
استاد محمود شحات انور-ماحصل یک ساعت گفت وگوی ما با شیخ محمود شحات انور، تحفه ای است که ذیلا تقدیم خوانندگان قرآن دوست می شود.
شیخ محمود شحات انور، فرزند استاد شحات انور در سن ۱۲سالگی حفظ قرآن کریم را به پایان برد و توانست در همان سال مقام اول مسابقات بین المللی «لیله القدر» مصر را از آن خود کند. توفیقات وی در این راه مرهون زحمات پدرش و نیز برادر بزرگش انور می باشد.حضور وی در ایران در ایام ماه مبارک رمضان بهانه مغتنمی شد تا گپ و گفت وگوی صمیمانه ای با او داشته باشیم و هر چند او در طی مدت اقامت در ایران برنامه های بسیار فشرده ای در تهران و شهرهای مختلف در زمینه تلاوت قرآن داشت اما این مسئله مانع از آن نشد که پس از یک روز کاری فشرده و در پایان آخرین برنامه قرآنی اش در جوار حضرت شاه عبدالعظیم با نشاط و خندان و روی باز با ما به گفت وگو ننشیند و به سؤالات متعددمان پاسخ ندهد.
تربیتها و آموزشهای پدر استادش او را به حدی رسانده که اکنون می تواند پا جای پدر بگذارد و به عنوان خلف صالح او یاد و خاطره تلاوتهای زیبا و ماندگار پدر را در جای جای این کره خاکی زنده نگه دارد.او چنان زیبا و نیکو- همچون پدر بزرگوارش- تلاوت می کند که اشک شوق ایرانیها را درمی آورد- این بیان را خود وی و اطرافیانش تصریح می کنند.
¤ به عنوان اولین سؤال شاید بهتر باشد در ابتدای این گفت وگو کمی درباره استاد مسلم قرآن، پدر بزرگوارتان استاد شحات انور برای ما صحبت کنید و درباره برخی ویژگیهای اخلاقی و سبک قرائت ایشان توضیح دهید؟
-پدرم جزو قراء نسل پیشتاز مصر است که بسیاری از قاریان و جوانان از سبک ایشان پیروی می کنند. بنظرم صدای دلنشین ایشان بهترین نغمه ای است که تاکنون در عمرم شنیده ام این نه بخاطر اینکه پدرم است بلکه واقعا صدای ایشان درشنوندگان و عموم مردم تأثیر می گذارد.
در مورد ویژگیهای ایشان در قرائت باید بگویم بهترین ویژگی ایشان داشتن حس و حال است او قرآن را با احساس عالی تلاوت می کند. تلاوت او آرام و همراه با احساس است بطوری که بسیاری از کسانی که تلاوت ایشان را می شنوند گریه می کنند. من هم وقتی تلاوتهای ایشان را گوش می کنم دچار حالت گریه می شوم.
¤ کمی درباره خلق و خوی و رفتار ایشان در خانه برایمان صحبت کنید؟
-زندگی ما با ایشان همه اش خاطره است. ایشان بطور دائم با اهل خانه بگو و بخند و شوخی داشت و با اهل خانه با مهربانی رفتار می کرد. اصولا روش زندگی ما در خانه براساس سادگی و بی آلایشی است و ما با هم راحت بودیم. وضعیت زندگی ما کاملا ساده است و موقع غذاخوردن روی زمین می نشستیم و خبری از مبل و صندلی و غیر ذلک نبود. ایشان ما را عادت داده اند که هر صبح و شام همگی قرآن بخوانیم.
¤ مایلیم کمی درباره زندگی خودتان برای ما صحبت کنید؟
- من از میان سه پسر استاد شحات، سومی و کوچکترینشان هستم. برادر بزرگترم انور، قاری جهانی است. برادر دیگرم محمد قاضی دادگستری است. خواهران دیگرم هم، سنشان از من کوچکتر است.
من از سن ۱۲ سالگی با راهنمایی پدرم حفظ و خواندن قرآن را شروع کردم. یادم می آید در آن سن پدرم در محفل قرآنی شب قدر در حضور رئیس جمهور مصر مرا به حاضران معرفی کرد و من به تلاوت پرداختم و اتفاقاً در رشته حفظ و هم در قرائت مقام نخست را کسب کردم. از سن ۱۸ سالگی در محافل قرآنی شرکت کردم و دراین راه برادرم انور کمک کار و یاور و مشوق من بود تا اینکه از سن ۱۹ سالگی رسماً در محافل مختلف در مصر و سایر کشورها حضور یافتم.
¤ تاکنون به چند کشور برای تلاوت سفر کرده اید؟
- من تا یک سال و نیم پیش مشغول تحصیل در دوره لیسانس دانشگاه الازهر بودم و طبعاً بخاطر خدمت وظیفه عمومی نمی توانستم به خارج ا ز کشور مسافرت کنم.
پس از پایان تحصیلات و اخذ معافی دائم، برای نخستین بار به پاکستان سفر کردم و سپس به ایران آمدم و پس از آن به انگلیس و پاکستان سفر کردم.
¤ در خلال این سفرهای قرآنی، استقبال مردم از تلاوت ها و محافل قرآنی شما در کدام کشور بیشتر و پرشورتر بود؟
- واقع امر این است که در ایران بیشتر از همه جا بود. زیرا مردم ایران قرآن را دوست دارند و به آن عشق می ورزند و محافل قرآنی بخاطر کسب رضای خدا برگزار می شود نه برای انگیزه های دیگر، اما در بیشتر کشورهای دیگر، برگزاری مجالس قرآن بعضابخاطر شهرت طلبی و درآمد و پول درآوردن است.
¤استاد محمود شحات انور، بار اول که به ایران سفر کرد، استقبال مردم را چطور دید؟
- در سفر اولم ایران را همچون مصر دیدم. می دانید که در مصر محافل قرآنی بسیار زیادی برگزار می شود. از طرفی من از طریق پدرم و برادرم و سی دی های قرآنی، با اوضاع قرآنی ایران تا حدودی آشنا بودم اما وقتی به ایران آمدم شور و شوق قرآنی را همچون مصر دیدم. البته امسال احساس کردم استقبال و شور مردمی بیشتر از پارسال است و عشق مردم به پدرم را در محافل و مجالس بطور ملموس مشاهده می کردم. از اینرو من همه مردم ایران را دوست دارم چون آنان پدرم را دوست دارند. استاد شحات هم مردم ایران را خیلی دوست دارد و به من و انور همیشه توصیه می کند که به ایران سفر کنید و خوب تلاوت کنید چون ایران زیباست و دوستدار قرآن است.
تلاوت قرآن در اصل بر هوش و ذکاوت استوار است و تقلید فرع بر آن است. ذکاوت در قرائت یعنی اینکه قاری تشخیص دهد که کجا صدا را بلند کند یا کدام آیه را با صدای زیر بخواند یا از چه مقامات موسیقایی در کجا استفاده کند.
¤ تلاوت قرآن و انس با آن چه تأثیری بر زندگی فردی و اجتماعی شما داشته است؟
- قرآن بر شخصیت من تأثیرگذار بوده و باعث شده که از عادات و رفتارهای ناپسند دوری کنم. بعضا تأثیر قرآن سبب گردیده من بر خلاف بسیاری از جوانان دنبال لذائذ نفسانی نروم. انس با قرآن موجب شده که در وجودم ایمان، تقوا، مردانگی، جوانمردی و شهامت پدید آید و از رفتارهایی چون دروغگویی، نفاق و غیره بدور باشم. بطورکلی قرآن مرا در برابر هر اشتباه و کار خلاف واکسینه کرده و مصون نگه داشته است.
¤ تلاوت قاریان ایرانی را بطور کلی چگونه ارزیابی می کنید؟
- تلاوت آنان خوب است و روش قرائت خوبی هم دارند اما باید ۲ نکته را مدنظر قرار دهند نخست اینکه بسیار پایبند تجوید باشند و احکام آن را از قبیل غنه، اخفاء، اظهار و غیره بخوبی رعایت کنند و نکته دیگر که مهمتر است نفش کشیدن در اثنای تلاوت است. یک قاری بخصوص اگر جوان باشد باید به هنگام تلاوت برآورد کند که خواندن این مقدار آیه چقدر نفس می خواهد و براساس آن نفس کشیدن خود را تنظیم کند و اینطور نباشد که در اثنای تلاوت آیه، نفس بکشد چون این کار خطا است و یک قاری باید به اندازه نفس خود آیه را تلاوت کند.
¤ شما در جریان سفر به شهرهای مختلف ایران، استقبال مردم از تلاوتها و محافل قرآنی را چطور دیدید؟
- استقبال مردم بسیار گرم و پرشور و زیبا بود. بطوری که در اثنای تلاوت، عده ای بودند که از شدت هیجان و تحت تأثیر قرارگرفتن گریه می کردند من به خاطر دارم حتی در یک محفل با حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی مشاهده کردم که ایشان گریه می کند البته کسی متوجه نشد اما من خودم آن را دیدم.
¤ توصیه استاد محمود شحات انور، به قاریان قرآن درایران چیست؟
- اولا یک قاری خوب باید حافظ قرآن باشد. حفظ قرآن به قلب راحتی و آرامش می دهد و از تشویش می رهاند ثانیا یک قاری باید بفهمد چه می خواند. زیرا اگر شما ندانید چه می خوانید نمی توانید دیگران را تحت تأثیر قرار دهید. یک قاری باید آیات را فهم و حس کند تا آن را به شنونده انتقال دهد. این توصیه پدرم به ما بود.
نکته بعدی اینکه تلاوت قرآن در اصل بر هوش و ذکاوت استوار است و تقلید فرع بر آن است. ذکاوت در قرائت یعنی اینکه قاری تشخیص دهد که کجا صدا را بلند کند یا کدام آیه را با صدای زیر بخواند یا از چه مقامات موسیقایی در کجا استفاده کند.
یک قاری باید در اثنای تلاوت ارتباط حسی با شنونده برقرار کند. باید به چهره شنوندگان نگاه کند و چهره اش درهم کشیده نباشد. این ارتباط میان او و شنونده بسیار مهم است و این همان ذکاوت و هوش قرائت است.
¤ آیا در مصر فرزندان اساتید مشهور قرآن، در قرائت از پدرشان دنباله روی می کنند؟
- هرچند فرزند دربسیاری مواقع پا جای پای پدر می گذارد و راه او را ادامه می دهد اما در قرائت قرآن شرط اساسی داشتن موهبت ذاتی و استعداد درونی است. پدرم وقتی دید که ما استعداد قرائت قرآن داریم ما را به این راه تشویق کرد اگر ما از این استعداد بی بهره بودیم هیچوقت این کار را نمی کرد. در مورد مشاهیر قراء باید بگویم فرزندان مشاهیری همچون استاد لیثی، استاد منشاوی و غلوش از آنان دنباله روی می کنند اما باز تأکید می کنم که نمی توان بخاطر شهرت پدر وارد عرصه تلاوت شد. شهرت پدر پنجاه درصد نقش دارد پنجاه درصد بقیه مربوط به استعداد ذاتی فرد است. درست است که فرزندان برخی از مشاهیر مصر تلاوت قرآن می کنند اما چون استعداد ندارند مشهور نشده اند.
¤ چرا در شرایط کنونی مصر از ستارگان نسل گذشته در تلاوت همچون عبدالباسط، منشاوی، مصطفی اسماعیل و غیره خبری نیست؟
- در مصر جوانان با استعداد و قاریان خوش صدای زیادی وجود دارد و محافل قرآنی بسیاری برگزار می شود اما نکته مهم داشتن مقبولیت مردمی است. قراء زیادی در مصر وجود دارند اما مشهور نشده اند و ازطرف عامه مقبول واقع نگردیده اند. چرا؟ برای اینکه عده ای از آنان هستند که در قرائت خلوص ندارند و هدف و انگیزه شان یا نام است یا نان و من و برادرم انور به همه آنان توصیه می کنیم با این صوت خوبی که دارید حیف است بخاطر مسائل بی ارزش دنیایی تلاوت کنید بلکه باید برای خدا تلاوت کنید تا مردم دوستتان داشته باشند.
¤ آیا قبول دارید که عصر طلایی قرائت قرآن در مصر به سر رسیده؟
- این یک واقعیت است که هیچ عصری تمام نمی شود مگر آنکه پس از آن عصر جدیدی شروع می شود. من پیش بینی ام این است که قاریان برجسته ای در مصر ظهور خواهند کرد. الان بسیاری از نونهالان مصری با صوت زیبا تلاوت می کنند اینها پس از ۲۰ سال قاریان برجسته ای خواهندشد.
¤ کمی در مورد محافل قرآنی مصر برای خوانندگان ما صحبت کنید؟
- ما در مصر برای هر چیزی محفل قرآنی برگزار می کنیم در منطقه صعید در جنوب مصر در شادیها، در عزاداریها، درجشنها، ولیمه های حجاج و یا تولد نوزادان مراسم و محافل قرآنی بر پا می شود. در باقی استانها هم در هر مناسبتی مثلا ولادت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) یا مناسبتهای دینی دیگر محافل قرآنی عظیم برپا می شود و قراء مشهور در آنها به تلاوت می پردازند.
اما بیشتر در مناسبتهای سوگ و عزا محافل قابل توجه قرآنی برپا می شود و در یک محفل چه بسا ۱۵-۱۰ قاری به تلاوت بپردازند.
¤ روند انتخاب و پذیرش رسمی یک قاری مصری در کشور شما چگونه است؟
-در مصر سندیکای قراء وظیفه امور قاریان را برعهده دارد. قاری قرآن توسط یک هیئت بیست نفره از قاریان برجسته مورد آزمایش و امتحان قرارمی گیرد و پس از دریافت گواهینامه رسمی، امکان می یابد به عنوان یک قاری در مصر و خارج آن به تلاوت بپردازد. اعضای این هیئت را استادانی چون ابوالعینین شعیشع، شیخ طبلاوی، احمد نعینع، انورشحات، فتحی ملیجی، فرج الله شاذلی و نیز بنده تشکیل می دهند.
¤ حرکت ایران به سمت قرآن پس از انقلاب را چگونه ارزیابی می کنید؟
-انقلاب اسلامی در ایران حرکتی بسیار عظیم بود و پیشرفتهای حاصل شده پس از انقلاب حاکی از عظمت این حرکت است. بنظر من ایران بهترین کشور در جهان اسلام است که قرآن را دوست دارد و از آن محافظت می کند. حتی از مصر هم بالاتر است. در مصر این عشق و علاقه وجود دارد اما متأسفانه با رویکردی مادی همراه است. در مصر اگر استاد شحات انور را برای مجلسی دعوت کنند، بعید نیست که برای تفاخر و پز دادن باشد. در نزد ما رویکرد عام به قراء و قرائت قرآن رویکردی مادی و پولی است اما در ایران رویکرد مردم، رویکرد عشق و علاقه به قرآن است. حضور آنان در مجالس قرآنی برای بهره بردن و استفاده معنوی از قرآن است.
¤ مردم مصر چه دیدگاهی در مورد ایران و انقلاب اسلامی دارند؟
-مردم مصر ایرانیها را دوست دارند. دلیل آن هم این است که مردم ایران را مردمی پاک و بی آلایش می دانند. ما دوست داریم تلویزیون ایران را ببینیم و از ایران بشنویم .
¤کدام سوره قرآن را بیشتر زمزمه می کنید و چرا؟
-سوره اسراء را دوست دارم. بدلیل آنکه یک بار در عالم رؤیا یکی از صحابی برجسته رسول الله(ص) را دیدم البته نمی دانم که بود اما می دانم که صحابی جلیل القدر بود. او به نزد من آمد و گفت شیخ محمود! تلاوت سوره اسراء تو را شنیدم ماشاءالله خوب بود. من از آن زمان به این سوره علاقمند شدم و آن را زیاد می خوانم.
¤ در پایان اگر سخنی با خوانندگان ما دارید بفرمائید:
-توصیه من به قاریان قرآن و خوانندگان عزیز این است که تقوای خدا را داشته باشند و در مسئله تلاوت، مادیات و پول را مدنظر قرارندهند. قرآن را حفظ کنند و در رعایت تجوید قرآن کمال دقت را داشته باشند.
منبع :سبطین