۰

جن- دوستی با اجنه جهت درمان بیماریها- راههای دفع اجنه

جن- دوستی با اجنه مسلمان  و استفاده از آنها- درمان بیماریها با اجنه- راههای دفع اجنه- جن های مسلمان- ترس اجنه از چیست؟- تولید مثل جن- حیات م مرگ جن- مکان جنجن در روایات- رمز و رازهایی عجیب از ارتباط انسان و جن که شما را حیرت‌زده می‌کند!


ماهیت جن

جن- چگونگی ارتباط انسان با اجنه و اینکه اصلا این موضوع امکان پذیر است یا نه یکی از سوالاتی است که ذهن برخی افراد کنجکاو را به خود درگیر است.

 

راهنمای مطالعه:

 

ما انسان ها در این جهان تنها موجودات عاقل و دارای اختیار نیستیم ،بلکه موجودات نامرئی دیگری هم هستند که چون ما آدمیان زندگی می کنند دارای عقل و اختیار و اراده هستند و می توانند مؤمن یا کافر باشند صحبت ما در مورد موجودی است به نام “جن” که  کم و بیش اطلاعاتی در مورد آن ها داریم در این نوشتار سعی می کنیم به جنبه هایی از حیات و مرگ این موجودات اسرار آمیز اشاره کنیم.

برای دانستن حقایقی درباره جن  و پاسخ به سوالاتی از قبیل دوستی با اجنه مسلمان  و استفاده از آنها- درمان بیماریها با اجنه-راههای دفع اجنه-جن های مسلمان- ترس اجنه از چیست؟- تولید مثل جن- حیات و مرگ جن- مکان جن- جن در روایات-رمز و رازهایی عجیب از ارتباط انسان و جن-آیا اجنه می توانند به انسان آسیب بزنند؟ و بسیاری دیگر از سوالات مشابه، این مقاله را از دست ندهید.


 

مفهوم جن


 

مفهوم جنّ

 

«جن»، به معنیِ پنهان، نامرئی و دور از نظر است. در واقع واژۀ «جن»ناظر به ماهیتِ جن است. به همین دلیل به بچه ای که هنوز به دنیا نیامده و در بطن مادر است، به این دلیل که دیده نمی شود، «جنین» می گویند.

«جن» عنوانی است که خدای مهربان در قرآن کریم، برای این گونه از مخلوقاتش انتخاب کرده است. مانند انسان، موجودی «دوساحتی» و «مادی-ملکوتی» است. به این معنا که در برابر اوامر الهی، «مکلف» است و در آخرت برانگیخته مى‏شود. و برخلاف مخلوقاتی مثل: نباتات، جمادات و حیوانات که تک ساحتی اند و همواره در مسیرِ خیر هستند، امکان و اختیارِ انتخاب بین خیر و شر دارد.

موجوداتِ تک ساحتی، همه به خدای عالم معرفت دارند، بر این معرفت ایمان دارند و بر این ایمان، مستقرند؛ فقط جن و انس هستند که گاهی به دلیل غرور و غفلت، سرپیچی می کنند.  او مى‏تواند مطیع یا عاصى، مؤمن یا مشرک و… باشد.[1]

«جن»از موجودات واقعی است که برای هدایتشان رسولانی فرستاده شده است[2] و همچون انسان، مأمور به عبادت خداوند هستند[3] و در اثر اطاعت و یا سرپیچی از دستورات خدا، به گروه کافر و مسلمان تقسیم می شوند.[4] ابلیس نیز که در داستان خلقت، بر آدم سجده نکرد از طایفه جنیان بود[5].[6] برخى از آنها مرد و برخى دیگر زن هستند، تولید مثل مى‏کنند و مکلف و مسئول مى‏باشند. در زندگى آنان مرگ و زندگى جریان دارد و از ایمان و کفر برخورداراند، و مؤمنین آنها در خدمت ائمه(ع) بوده و انسانهای مؤمن و شیعه را برادر خود میخوانند[7]. [8]

 


مفهوم جن

 

دلیل برتری انسان از جن

 

«جن»، یک گونه از آفریده های خداوند متعال است که خلقتش روی زمین قبل از خلقت انسان ‏ها بوده است. در کتاب اثبات الوصیه آمده است که جنیان هفت هزار سال پیش از آدمیان آفریده شده اند.

درباره هدف آفرینش انسان و جن در آیات قرآن بیانات مختلفی آمده از جمله: «من جن و انس را نیافریدم مگر این که مرا پرستش کنند»[9] و بر خلاف آنچه در افکار مردم عوام مشهور است و آنها را از ما بهتران میدانند انسان برتر از آنهاست به دلیل اینکه تمام پیامبران الهی از انسانها برگزیده شدند. و آنها به پیامبران اسلام که از نوع بشر بود ایمان آوردند. و از او تبعیت کردند و اصولا واجب شدن سجده در برابر انسان بر شیطان که از بزرگان طایفه جن بود دلیل بر فضیلت نوع انسان بر جن میباشد.

 

ماهیت جنّ

کلمه جن، 21 بار در قرآن مجید آمده است. در روایات و آیات آمده است جن یک موجود خیالی نیست. جن همانند انسان داراى روح و بدن است، از آتش[10] و یا آمیخته ‏اى از آتش[11] آفریده شده است و داراى شعور و اراده و حرکت مى‏باشد.

عرف قرآن موجودى است با شعور و اراده که به اقتضاى طبیعتش از حواس بشر پوشیده مى‏باشد  اما مشاهده آنها برای برخی به اذن الهی امکان‌پذیر است. در قرآن نیز به طور صریح به رؤیت جن اشاره نشده، اما طبق ظاهر برخی از آیات، جن‌ها ما را می‌بیند ولی ما آنها را نمی‌بینیم. خداوند متعال درباره بر حذر داشتن بنی آدم از شیطان و اتباع او می‌فرماید:« إِنَّهُ یَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ »(اعراف، ۲۷) ؛از جایی که آنها را نمی بینید شما را می بینند.

جن از نظر قرآن مانند فرشته، موجودی نامرئی است ولی گاهی به صورتی ممثّل و قابل رؤیت می‌شود. داستان حضرت سلیمان در قرآن و خدمت جنّ‌ها به آن حضرت، از قبیل ساختن کاخ‌ها و تمثال‌ها و همچنین جریان لشکرکشی او به مملکت سبأ که عفریتی از جن به وی گفت: «من تخت ملکه سبأ را قبل از آنکه از جای خود حرکت کنی نزد تو می‌آورم» (نمل، 39-17) نمایانگر تجسم جنّ به صورت‌های دیگر است، زیرا جن از صور مثالی است که به اذن خداوند می‌تواند به هیأت انسان یا به هر شکل دیگری از جمله حیوانات درآید.

شیخ بهایی معتقد است، جنّ‌ها می‌توانند به صور گوناگونی درآیند و یا از صورتی به در شوند و به دیگر صورت‌ گردند. (عاملی، 1363:422) جنّ‌‌ها وقتی پیش داود(علیه السلام) ظاهر شدند تا او را به سهو و خطای خود مطلع کنند، در قالب صور مثالی بودند و مهمانان حضرت ابراهیم(علیه السلام) که به وجود اسحاق بشارت دادند و بعد از آن به دیار قوم لوط رفته، آن بلاد را خراب کردند نیز در قالب صور مثالی بودند و از طعام ابراهیم(علیه السلام) هم نخوردند؛ از این بیان ظاهر می‌شود که ادراک اشباح و صور مثالی با چشم ممکن است. (هروی، 1363: 196)

 


دیدن جن


 

16. جن و شیطان گاهی به یک صورتی ممثل و قابل رؤیت می‌شوند. آنها به محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله)، علی(علیه السلام) و سایر ائمه می‌آمدند و به یادگیری قرآن می‌پرداختند و مشکلات خویش را می‌پرسیدند. (ر.ک: کلینی، 1405: 2، 342؛ محمدی ری‌شهری، 1377: 2، 827؛ مجلسی، 1403:18، 83؛27، 14؛ 38، 516؛ 39، 164؛ 63،283)

15. در برخی از روایات آمده است که جن و شیطان هر دو در اصل وجود مشترک هستند، ولی شیطان نوعی از جن محسوب می‌شود که فقط کارهای شرّ از او صادر می‌شود، در حالی‌که جن‌ها هم خوب و بد و مسلمان و غیر مسلمان دارند. (ر.ک: قمی، 1363: 1، 184؛ رضی: خ 133)

برخی نیز بر امکان رؤیت جن با چشم انسان، در حد سالکانی که ابتدای سلوک را پشت سر گذاشته و به مقاماتی رسیده‌اند، تأکید دارند. (ر.ک: طبری، 1363:5، 52 ـ54)

13. جن نیز مانند انسان، دارای روح است با این تفاوت که ارواح‌ جنّ‌ها در جرمی لطیف جا دارند که بیشترین آن آتش و هواست، چنان‌که در بدن آدمی غلبه با آب و خاک است. (ر.ک: مجلسی، 1403: 14، 635؛ صدرالدین شیرازی، 1366: 1455؛ عاملی، 1363: 421و422)

14. جنّ‌ها دارای انواع و اقسامی هستند (قمی، 1363: 1، 186) و برخلاف نظر شیخ محمد عبده در تفسیر المنار که آنها را میکروب و علت و منشأ اکثر امراض معرفی می‌کند (ر.ک: رشید رضا، بی‌تا: 3، 95و96) آنها نیز مانند انسان، اختیار، اراده، تکلیف، ثواب و عقاب دارند.

17. جنّ‌ها ماننـد انسانهـا تغذیه می‌کننـد (ر.ک: حرّعاملـی، 1403: 1، 252؛ نجفــی، 1363: 2، 448)

می‌خوابنــد (ر.ک: حرعاملی، 1403: 4، 1067، محمدی ری‌شهری، 1377: 9، 205)

توالد و تناسل دارند (ر.ک: حرّعاملی، 1403: 14، 91)

و می‌میرند (ر.ک: مدنی شیرازی، 1368 :2، 9)

 

 

دلیل وجود جن

ما وجود جن را بعنوان یکی از اصول مسلم قرآنی میپذیریم. اگر چه عده ای منکر وجود آنها هستند و این موجودات نامرئی را توهمی ضعیف و غیر قابل قبول می پندارند اما قرآن جن و شیطان را به عنوان یک واقعیت مطرح کرده و ما نیز باید آنها را بعنوان یکی از واقعیات قرآن بپذیریم. همچنین وجود جن را میشود از دو راه اثبات کرد.

دلیل اول: از نظر علمی زیرا در جهان هستی با گستره، چیزهای بسیاری وجود دارد که برای ما قابل رویت نیستند مثل الکترونها، امواج الکتریسیته، نورهای ماوراء بنفش و مانند آنها اما علم و دانش توانسته است وجود آنها رو ثابت نماید. پس صرف اینکه با حواس خود قادر نیستیم آنها را درک و حس کنیم دلیل نبودن آنها نیست.

دلیل دوم: از نظر تجربی هم بسیارند کسانی که جنیان را دیده اند و حتی با آنها سخن گفته اند.

قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده است و ویژگیهای زیر را برای او برمی شمارد:

 


دلیل آفریدن جن


 

  •  جن موجودی است که از آتش آفریده شده، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[12]
  • دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است.[13]
  •  دارای تکلیف و مسئولیت است.[14]
  •  گروهی از آنها مؤمن و صالح و گروهی کافرند.[15]
  •  دارای حشر و نشر و معادند.[16]
  •  قدرت نفوذ در آسمان‏ها و خبرگیری و استراق سمع داشتند و بعداً منع شدند.[17]
  •  با بعضی از انسان‏ها ارتباط برقرار می کردند و با آگاهی محدودی که نسبت به بعضی از اسرار نهایی داشتند، به اغوای انسان‏ها می پرداختند.[18]
  •  میان آنها افرادی یافت می شوند که از قدرت زیادی برخوردارند، همان گونه که میان انسان ‏ها چنین است.[19]
  •  قدرت بر انجام بعضی از کارهای مورد نیاز انسان را دارند.[20]
  •  خلقت آنها روی زمین قبل از خلقت انسان ‏ها بوده است.[21]
  •  در داستان حضرت سلیمان (ع) وقتى عفریتى از جن مدعى مى‏شود که می تواند تخت بلقیس را به نزد سلیمان آورد، پیش از آن که از مجلسش برخیزد،[22] حضرت سلیمان آن جن را تکذیب نمى‏کند، اگر چه در قرآن نیامده است که آن جن تخت را آورد.[23]
  • مقام و منزلت انسان از آنها برتر است و از این جهت خداوند به ابلیس دستور داد که بر انسان سجده کند و ابلیس از بزرگان طایفه جن است[24].

از مجموع این آیات استفاده می شود که جن یک موجود خیالی نیست. یک موجود واقعی مادی است که ارتباط با او امکان پذیر است. عده ای هم با او ارتباط برقرار کرده اند.

 

نر و ماده بودن و

تولید مثل جنّ‌ها

 

طبق نصّ آیات قرآن، مسأله زوجیت شامل همه مخلوقات می‌گردد؛ بنابراین، جنّ نیز که یکی از مخلوقات خداوند است دارای دو جنس نر و ماده و توالد و تناسل می‌باشد. خداوند متعال می‌فرماید: «وَمِن كُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ». (ذاریات، 49) ؛ و از هر چیز جفتی بیافریده ایم ، باشد که عبرت گیرید.

این آیه به عمومیّت نر و مادگی تمام موجودات، تصریح دارد و جمله‌ «کل شئ» شامل جنّ‌ها نیز می‌شود.

آیه‌ « وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا » (جن، ۶) ؛ و نیز مردانی بودند از آدمیان که به مردانی از جن پناه می بردند و بر طغیانشان می افزودند.

جنّ‌ها مردانی دارند و مرد جایی مطرح است که زن نیز باشد، بنابراین آنها هم مرد دارند و هم زن.


تولید مثل جن ها


در قرآن در توصیف حوریان بهشتی آمده است: « لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ » (رحمن، ۵۶) تأکید آیات در وصف حوریان بهشتی – که قبل از شوهرانشان توسط کسی از جنّ و انسان لمس نشده‌اند – نمایانگر این است که مسأله مقاربت نر و ماده در میان جنّ‌ها همانند انسان جاری است.

جنس نر و ماده با هم آمیزش دارند و مدت بارداری آنها کم تر از انسان است و معمولا هر شکم بیشتر از یک بچه متولد نمیشود. وضع حمل آنها آسان تر از بشر است رشد بچه سریعتر و بلوغ هم دارند. زاد و ولدشان مثل انسان زیاد نیست . طول عمرشان بیشتر از آدمی است

روایتی است از بخشی از وصیت حضرت رسول (ص) به امیرالمومنین (ع) که فرمود: «ای علی، در شب اول، وسط و آخر ماه آمیزش مکن و... همانا جنیان در این سه شب به پیش زنان خویش (برای مقاربت) می‌روند». (وسائل الشیعه، ص91)

 

 

حیات و مرگ جن

جنیان نیز مانند هر جانداری همان طور که دارای حیات هستند مرگ هم شامل حالشان می‌شود. طول عمرشان بیشتر از آدمی است مرگ دارند جسمشان فنا میشود و احتیاجی به قبرستان ندارند.چنان که در قرآن کریم آمده:

« وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِینَ » (فصلت، 25) ؛ و برایشان همدمانی مقدر کردیم و آنان حال و آینده را در نظرشان بیاراستند و بر آنها نیز همانند پیشینیانشان از جن و انس ، عذاب مقرر شد زیرا زیانکار بودند.

 «به میان امتهایی که پیش از شما بوده اند، از جن و انس در آتش داخل شوید». (سوره اعراف، آیه 38)

از این آیات چنین بر می آید که نه تنها آنها هم مانند انسان مرگ دارند، بلکه مانند انسان از عقوبت خدا بر حذر نیستند.

کلمه «قد خلت» مبین آن است که امت‌های جن مانند گروه‌های انسان از بین رفته‌اند. بنابراین جنّ‌ها نیز به اجل‌های معین و معلومی می‌میرند.

برخی معتقدند چون جنّ از موجودات مثالی و فاقد جسم هستند، نسبت به موجودات مادی، اصطکاک کمتری دارند و همین نکته سبب می‌شود که فرسودگی آنها به تعویق افتد و عمر طولانی داشته باشند. (ابن‌سینا، 1366: 74؛ کربن، 1385:339) اما با استناد به آیات، عمر جن نمی‌تواند فاقد اجل معینی باشد. البته میزان متوسط عمر جن نامشخص است و شاید همان‌گونه که عمر انسان در ادوار مختلف، متفاوت بوده است، عمر جن نیز چنین باشد؛ فقط در مورد شیطان آمده است که به هنگام نافرمانی خداوند به او فرمود: تو از زمره پست‌ترین فرومایگانی و شیطان گفت: « قَالَ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ * قَالَ إِنَّكَ مِنَ المُنظَرِینَ ». (اعراف، 14و15) ؛گفت : مرا تا روز قیامت که زنده می شوند مهلت ده * گفت : تو از مهلت یافتگانی.

برخی «وقت معلوم» و «یوم یبعثون» را به یک معنا گرفته و معتقدند خداوند متعال به طور مطلق به ابلیس پاسخ داد که تو از مهلت یافتگان هستی. (رازی، 1417: 9، 234)

 


حیات و مرگ جن

 


مکان جن

یکی از سؤال‌هایی که درباره‌ جن مطرح می‌گردد، مکان حضور آنهاست. آیات قرآن به حضور جن در آسمان و زمین اشاره دارند. در سوره جنّ آمده است که جنّ‌ها پس از استماع قرآن گفتند: « وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا». (جن، 8) ؛ و ما بر آسمان دست یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهاى شهاب یافتیم.

گروهی از پریان در آسمان‌ها به شنیدنی‌ها گوش می‌دادند و بر آن‌ها می‌افزودند و دروغ می‌ساختند تا آنکه ناگهان دچار تیر شهاب شده، از آسمان‌ها به زمین آمدند و در ادامه می‌فرماید « در آسمان برای شنیدن، به کمین می‌نشستیم (اما) اکنون هر که بخواهد به گوش باشد تیر شهابی در کمین خود می‌یابد.»(جن، 9)  جنّ‌ها با استناد به این دو آیه خواسته‌اند بگویند از امروز هر کس از ما در آن نقطه‌های قبلی آسمان به گوش بنشیند، تیرهای شهابی را می‌یابد که از خصوصیاتش این است که تیراندازی در کمین دارد. آنها هم‌زمان با نزول قرآن و بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از تلقّی اخبار غیبی آسمانی و استراق سمع برای به دست آوردن آن ممنوع شده‌اند. برخی از آیات نیز که به گوش دادن تعدادی از آنها به تلاوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و یا حضور آنها در سپاه سلیمان اشاره دارند نمایانگر حضور جن در زمین هستند. (جن، آیات اولیه؛ احقاف، 29-32؛ نمل، 17) اما از آیات می‌توان استنباط نمود که جن می‌تواند در آسمان و زمین حضور داشته باشد.

روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که: «در وادی شقره (بیابانی که رنگ خاکش سرخ مایل به زرد است) نماز نخوان، زیرا در آن جا منازل جن است.» (وسائل الشیعه، ص 452) قابل ذکر است یکی از معروفترین مساجد مکه با نام «مسجد الجن» در غرب شهر مکه محل نزول جنیان در مکه است و مستحب است حاجیان در آن مسجد رفته و دو رکعت نماز به جا آورند.

 

غذای جن

بازمانده غذای انسان و مغز استخوان غذای جن را تشکیل میدهد،  


غذای جن

 

چنان که «ابن بابویه» نقل کرده است: «گروهی از طایفه جن خدمت پیامبر اکرم (ص) شرفیاب شدند و عرض کردند: ای رسول خدا چیزی برای خوردن به ما عطا فرما، حضرت هم استخوان و بازمانده غذا را به آنها عطا کرد.» (وسایل الشیعه، جلد1، ص 252)

و نیز امام صادق (ع) می فرماید: «استخوان و ضایعات غذا ، غذای جنیان است». (وسایل الشیعه) 

 

خواب


«الله خدایی است که هیچ خدایی جز او نیست. زنده و پاینده است. نه خواب سبک او را در برمی گیرد و نه خواب سنگین». (سوره بقره، آیه 255) و از حضرت صادق (ع) روایت است که می‌فرمایند: «به غیر از خداوند متعال همه خواب دارند، حتی فرشتگان». (میزان الحکمه، ص 25) و حدیثی است از رسول خدا(ص) که می‌فرمایند: «خواب به چهار گونه است، پیامبران به پشت می‌خوابند، مومنین به دست راست، کافرین و منافقین به دست چپ و شیاطین به رو می‌خوابند». (شیخ حر عاملی، ص 1067) آنچه از این مطالب می‌توان دریافت این است که به غیر از ذات اقدس الهی همه موجودات دارای خواب هستند.

 


ماهیت جن


 

توانایی جن

. به طور کلی، انسان ها به لحاظ «امکانات وجودی و پتانسیل رشد روحی و ملکوتی» بر جنیان برتری دارند اما جن ها به لحاظ «علوم مادی» از انسان ها توانمندتر هستند. در قرآن کریم آمده است که جن به سلیمان گفت: «من تخت پادشاهی را، قبل از این که شما تکان بخورید از یمن به فلسطین می آورم.»در داستان حضرت سلیمان (علیه السلام) وقتى عفریتى از جن مدعى مى‏شود،[25] حضرت سلیمان آن جن را تکذیب نمى‏کند؛ اگر چه در قرآن نیامده است که آن جن تخت را آورد.[26]

این یعنی جنیان، هم امکانِ طی مسافتی بسیار طولانی را در چند ثانیه دارند و هم به لحاظ بدنی، آن قدر قدرتمند هستند که مثلا یک تختِ بزرگ و باشکوهِ پادشاهی را به تنهایی به دوش بکشند. به همین خاطر در هر حوزه طبیعی و علمی که انسان وارد می شود، جن عقب نمی ماند.

 

جن اجازه دخالت در زندگی انسان را ندارد

جن اصلا و ابدا امکان و اجازۀ دخالتِ فیزیکیِ سرخود و بی اذنِ الهی را در امور زندگیِ انسان ندارد،  روزی که خداوند انسان را خلق کرد، فاصله بین جنیان و آدمیان قرار داد که اجنه بدون اذن خدا اجازه نزدیک شدن و آسیب رساندن به آدمیان را ندارند به خصوص از بعد از ظهور اسلام.


جن در زندگی انسان


«وَ مَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ؛[بقره/102]

ولى هیچ گاه نمى ‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زیان برسانند.»

منتها طبق گفته قرآن کریم و با استناد به سوره ناس و فلق، جن ها در «اندیشه سازی و تصمیم سازی»ِ انسان ها، دخیل و تاثیرگذارند. یعنی ممکن است اگر مراقب دل و ذهنمان نباشیم، با همدستیِ نفس امّاره تحت تاثیر وسوسۀ جن کافر یا انسان های جن صفت قرار بگیریم. در واقع نفس اماره به منزله‏ عامل نفوذى براى شیطان محسوب مى‏شود: ”‌و ما انسان را آفریده‏ایم و مى‏دانیم که نفس او چه وسوسه‏اى به او مى‏کند، و ما از شاهرگ (او) به او نزدیکتریم”‌‌.[27] همان گونه که خداوند تبارک و تعالى مى‏فرماید: ”‌در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلطى نیست مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى مى‏کنند.”‌‌[28]

وسوسه دل و ذهن، از فعالیت های جن کافر است. جنِ مومن، درست مانند ملائکه، فعالیت ها و امدادهای خیر دارد. جن ها، در دوره های قبل از اسلام، امکان و اجازۀ حضور و ظهور در برابر چشم انسان ها را داشتند. کما این که طبق فرمایش قرآن کریم، در زمانِ حضرت سلیمان، با اذن الهی مرئی و در خدمتِ سلیمان بودند.

از بعد اسلام، اجازه حضور و ظهور از جن ها سلب شد و نامرئی اند. منتها نه قبل از اسلام و نه الان، به هیچ وجه اجازه شیطنت و قایم باشک بازی با آدم ها را نداشتند و ندارند. با توجه به روایات، شرایط دوره ظهور و امامت امام زمان(عج)، مشابه دوره پیامبریِ حضرت سلیمانِ نبی است. با این توصیف، در زمان زمامداری ولی عصر(عج)، جنیان هم در خدمت ایشان هستند.

جن، انسان را در همۀ حالات می بیند و در صورتی که بخواهیم در برخی لحظاتِ خصوصی، حریم داشته باشیم، ذکر قلبی و لسانی موثر است. «بسم ا… الرحمن الرحیم»، چهارقُل و آیت الکرسی، از اذکار توصیه شده است. همان طور که در روایات آمده است گاهی سائلی که به در خانه مراجعه می کند، ممکن است مَلَکی از ملائک باشد اما قابل تشخیص نیست، رهگذرانی که اطرافمان می بینیم هم ممکن است جن باشند اما «قابل تشخیص نیستند.»

 

آیا جن علم غیب دارد؟

 


علم غیب جن

 

قابلیت های موجود در جن که ناشی از نوع خلقتش می‌باشد (مانند پنهان بودن از چشم، طی مسافت کردن و غیره) این تصور را در ذهن انسانها ایجاد می‌کند که این موجودات از عالم غیب آگاهند. البته بسیاری از ارتباط برقرارکنندگان آگاهانه به قصد سوءاستفاده و فریب مردم و یا ناآگاهانه به این باورها دامن زده اند، ولی حقیقت آن است که تنها خداوند است که آگاه به غیب می‌باشد و لاغیر، چنان چه می‌فرماید: «خداوند دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمی سازد، مگر بر آن پیامبری که از او خشنود باشد». و البته بسیار دیده شده در جریان همین احضار روح که ما آن را احضار جن می‌دانیم، جنیان توانسته اند پاسخ های درست و مناسبی را ارائه دهند که آن را نباید ناشی از علم غیب آنان دانست، زیرا جنها از آنجایی که به راحتی می‌توانند طی طریق کنند، می‌توانند از همنوعان خود که در جریان ماجرا قرار دارند پاسخ را جویان شده و به شخص رابط اطلاع دهند و یا از امکانات دیگری استفاده کنند که ما از آن بی خبریم. به هر حال علم غیب چه برای انسان و چه برای جن منتفی است مگر برای عده ای خاص که از طرف خداوند این توانایی برایشان ممکن می‌شود.


 تسخیر جن؛

احضار جن و خطرات ناشی از ظاهر کردن جن

 

جن یک موجود واقعی مادی است که ارتباط با او امکان پذیر است و عده ای هم با او ارتباط برقرار کرده اند. 

درباره اصل امکان دیدن و رابطه انسان با جن نیز می توان گفت، چنین چیزی کاملا ممکن است.

«وَ یَوْمَ یحَشرُهُمْ جَمِیعًا یَامَعْشرَ الجْنّ‏ِ قَدِ اسْتَكْثرَتُم مِّنَ الْانسِ وَ قَالَ أَوْلِیَاؤُهُم مِّنَ الْانسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِى أَجَّلْتَ لَنَا؛[انعام/128]

و روزى كه همگان را گرد آورد و گوید: اى گروه جنیان، شما بسیارى از آدمیان را پیرو خویش ساختید. یارانشان از میان آدمیان گویند: اى پروردگار ما، ما از یكدیگر بهره‏مند مى‏شدیم و به پایان زمانى كه براى زیستن ما قرار داده بودى رسیدیم.»

همان طور که در عالم خلقت، هر موجود نازلی، بسترساز رشد موجود کامل تر است، جن ها هم خدمتکار رشد انسان ها هستند. این دقیقا نقطه مقابل عملکرد برخی انسان هاست که به طمع امکاناتِ بی ارزش، خود را در اختیار جن می گذارند و خدمتکار جن می شوند.

قرآن کریم تاکید دارد که کنجکاوی درباره دنیای اجنه، احظار و تسخیر جن و روح ، کنجکاویِ فاسدی است  زیرا انسان را از راه حقیقت دور کرده و به عبادات شیطان وادار میکندو سر انجام او را تباه خواهد کرد. 



متاسفانه هستند افرادی که به دلایل بی ارزش، راه ورود جن به زندگی شان را باز می کنند. این درست مثلِ باز کردن قفلِ قفس یک حیوانِ درندۀ گرسنه است که دیگر هیچ راه نجاتی هم ندارد و در صورت پشیمانی و تخلف از تعهدشان به جن، به حد مرگ کتک می خورند و آسیب می بینند. مراجعه به این افراد هم، مثلا برای اطلاع از مکان یک شیء گمشده یا سرنوشتِ یک آدم دیگر، اولا حرام است، ثانیا بسیار خطرناک است. چرا که گامی است به سمتِ پذیرفتنِ تسلط و سیطره جن بر وجود و زندگی مان.

 


توصیه: هیچوقت برای تفریح و خوشگذرونی سراغ جنها نرید.


 

قرآن کریم در سوره نحل، با قاطعیت می فرماید جن و شیاطین، ابدا بر کسی که ایمان، توکل و توسل به خدای مهربان دارد، مسلط نمی شوند. جن، فقط بر کسانی که زمینه اش را به شکل غیرمستقیم، با تکرار و پافشاری بر گناه و به شکل مستقیم، با کنجکاوی و پیش گرفتنِ مسیر پیچیده ارتباط با اجنه فراهم کرده اند، مسلط می شود. جن هیچ راهِ نفوذی به ذهن و زندگی انسانِ متدین و متوکلِ علی ا… ندارد.

ظاهر کردن جن فقط باید به وسیله علماء بزرگ انجام گیرد که اطلاعات آنها در این باره کامل باشد. و بتوانند درست با جنیان صحبت کنند و روش قسم دادن جنیان را بلد باشند.

 

آیا می توان با جن های مسلمان دوست شد و آنها را بعنوان استاد برای درمان بیماریها استفاده کرد؟

 

از آیت الله خامنه ای رهبر معظم  انقلاب در باره ی حکم مراجعه به افرادی که از طریق تسخیر ارواح و جن اقدام به معالجه مى‏ کنند، با توجه به این که یقین وجود دارد که آن ها فقط کار خیر انجام مى‏ دهند، سؤال شد، ایشان جواب فرمودند: این کار فى نفسه اشکال ندارد، مشروط بر این که از راه هایى که شرعاً حلال هستند، اقدام شود. [29]

تسخیر جنیان و به خدمت گرفتن آن ها، گرچه ممکن است، اما میان فقها درباره این که آیا چنین کاری جایز است یا نه؟، بحث است. قدر مسلم آن است که این کار نباید از راهی که شرعا حرام است صورت گیرد، یا باعث آزار و اذیت آنها شود. نیز نباید به کارگرفتن آنها برای کارهای نامشروع و حرام  باشد؛ زیرا انجام کار نامشروع، حرام است چه با واسطه باشد یا بی واسطه.[30]

 


درمان بیماریها با جن

 


در قرآن مجید از جن هایی صحبت به میان آمده است که خدمت حضرت رسول (ص) می آمدند و در نتیجه گوش دادن به آیات قرآن به پیامبر ایمان آوردند(31)و همچنین از جن هایی صحبت شده که در خدمت حضرت سلیمان بوده اند(32) و نیز از انسانهایی صحبت شده که به جن پناه می بردند(33) .

در روایات اهل بیت “علیهم السلام“ نیز به روایاتی برمی خوریم که حاکی از خدمت نمودن برخی از طایفه جن به افراد صالح می کند(34) .

بنابراین به نظر می رسد اصل ارتباط با جن های مسلمان با رعایت موازین شرعی و به شرطی که فرد دارای ظرفیت و توان لازم باشد و برایش ضرر نداشته باشد، مانع شرعی نداشته باشد(35)

جن ها هم مثل انسان ها صالح و غیره صالح هستنند، امکان آن است که ارتباط با بعضی از آنان که صالح اند سبب خیر و اگر طرف از گمراهان باشد، نتیجه ای جز شر بزرگ در بر نخواهد داشت.

اما با توجه به تبعات این ارتباط و مشقت هایی که دارد و همچنین برای پرهیز از ضررهای احتمالی به هیچ وجه برقراری ارتباط توصیه نمیشود و بجای آن، تاکید می کنیم که :انسان در خود نیروی عظیمی که از خدای تعالی به ودیعه دارد، شکوفا نماید این نیروی عظیم همان توانایی های روح او می باشد که اگر درست مورد تعلیم و ممارست قرار گیرد، قدرتی فراتر از بقیه موجودات خواهد یافت و این امر کاملا ممکن است و در این صورت دیگر ما احتیاجی به شاگردی جن نداریم چرا که روح تربیت شده به آداب الهی بسی قوی تر و شریف تر از جن است.

 

برملا کردن اسرار پشت پرده غیب‌گویان امروزی

 

  • ارتباط با جنّیان

ارتباط با جنّیان که در آیه ششم سوره جن به آن اشاره شده، اختصاص به زمان پیامبر اکرم(ص) ندارد؛ امروزه هم کسانی هستند که برای پیشبرد اهداف شیطانی و هوس آلود خود به این موجودات پناه می‌برند

(كَانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقاً)  ؛ ( جن آیه6)

 

مطابق این آیه شریفه، ارتباط با جنّیان و موجودات ماورایی نه تنها ممکن است، بلکه واقع هم شده است، لکن همه‌گان باید بدانند که این نه تنها مشکلی از انسان نمی‌گشاید، بلکه جز بر گمراهی شخص ارتباط گیرنده نمی‌افزاید (فَزَادُوهُمْ رَهَقاً).

از عارف دلسوخته، مرحوم آیت الله شیخ محمّد جواد انصاری همدانی (ق)  نقل شده که فرمودند:

«هر كس با جنّيان سر و كار داشته باشد، گرچه با مسلمانان آنها باشد، بالاخره كافر از دنيا خواهد رفت.»

  • کهانت و غیب‌گویی

کسانی که با موجودات ماورایی ارتباط دارند، گاه در قالب دعانویس و گاه با عنوان فالگیر و جن‌گیر و غیب‌گو داعیه‌دار اطلاع از مشکلات مردم و حلّ آنها هستند و در هر شهری معمولاً چند نفر از این دسته افراد وجود دارد.‌


غیبگویان و ارتباط با جن


ویژگی جذّاب کسانی که با جنیّان ارتباط دارند، غیب‌گویی و خبر دادن از زندگی دیگران و مشکلات آنهاست؛ تعدادی از مردم هم گاه برای اطلاع از  اشیاء گم شده، و گاه برای اطلاع از  سرانجام برخی کارها و نیز برای حلّ برخی مشکلات خود به ایشان مراجعه می‌کنند.

«غیب‌گو» در روایات «کاهن» نامیده شده و از مراجعه به آنها ‌به شدّت نهی شده است، به‌طوری  که مراجعه و تصدیق گفته‌های  آنان به منزله کُفر به کتب آسمانی الهی دانسته شده است. هیثم بن واقد می‌گوید به امام صادق (ع)  عرض کردم:

إِنَّ عِنْدَنَا بِالْجَزِيرَةِ رَجُلًا رُبَّمَا أَخْبَرَ مَنْ يَأْتِيهِ يَسْأَلُهُ عَنِ الشَّيْ‏ءِ يُسْرَقُ أَوْ شِبْهِ ذَلِكَ أَ فَنَسْأَلُهُ؛

در منطقه ما مردی هست که  گاهی از محلّ اشیاء مسروقه و این طور مسائل خبر می‌دهد، آیا مجاز هستیم به ایشان مراجعه کنیم؟

 

حضرت فرمود:

مَنْ مَشَى إِلَى سَاحِرٍ أَوْ كَاهِنٍ أَوْ كَذَّابٍ يُصَدِّقُهُ بِمَا يَقُولُ فَقَدْ كَفَرَ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ؛ 

(چنین کسانی کاهِن هستند و) هرکس به ساحر، کاهن و یا دروغ‌گویی مراجعه کند و او را در گفتارش تصدیق کند، به تمام کتاب‌های آسمانی کافر شده است.  (وسائل الشيعة، ج‏17، ص 150)

علاوه بر منع صریح از مراجعه به غیب‌گویان، اجرتی هم که در مقابل کهانت آنان پرداخت می‌شود از جمله اموال حرام شمرده شده و در ردیف اموال حرامی چون رشوه  قرار گرفته است؛ امام صادق (ع) فرمود:

«السُّحْتُ … الرِّشْوَةُ فِي الْحُكْمِ وَ أَجْرُ الْكَاهِنِ» (الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏5، ص 127)

  • غیب‌گویی و جذب مراجعین

کسانی که به غیب‌گویان مراجعه می‌کنند به سرعت جذب این افراد شده و کم کم در تمام ابعاد زندگی خود، دچار نوعی اعتیاد در مراجعه به این افراد می‌شوند.‌ ابزار این شیّادان برای جذب مراجعین، پرده برداشتن از برخی اسرار خانوادگی و شخصی آنهاست.

مثلاً کاهِن به فرد مراجعه کننده می‌گوید: تو چند فرزند داری و فلان فرزندت قبلاً فلان حادثه برایش پیش آمده بود و خودت هم اخیراً فلان کار را کرده‌ای؛ مراجعه کننده وقتی می‌بیند این آقا از درون زندگی‌اش خبر داد و اکثر خبرهایش هم مطابق با واقع بود، او را باخبر از غیب دانسته، به او اطمینان می‌کند و به نوعی مرید و مطیع او می‌شود و کم کم در همه امورات زندگی خود و برای اطلاع از عواقب کارهایش به او مراجعه می‌کند و در جزئی ترین امور زندگی‌اش هم به حرف او گوش می‌دهد.

ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ زیرا این مرید سراپا مطیع، مُراد خود را در هر کوی و برزن تبلیغ می‌کند و از قدرت‌های غیبی‌اش دیگران را آگاه می‌کند، و همین تبلیغات چهره به چهره، آن شخص کاهِن و غیب‌گو را به شخصیّتی معروف و پُر مراجعه تبدیل می‌کند، و این چنین می‌شود که طیف وسیعی در جامعه در کسوت‌های مختلف از کارگر و بازاری گرفته تا شخصیت‌های اجتماعی و چه بسا چهره‌های شاخص مملکتی، برای پیشبرد امورات خود مُدام به این شخص غیب‌گو مراجعه می‌کنند!

 


غیبگویان و ارتباط با جن


به راستی این شخص، چگونه از اسرار و ریزه‌کاری‌های زندگی ما اطلاع دارد؟! آیا او متصّل به عالم غیب است و شخصیّتی بزرگ دارد یا در پنهانِ خود ترفند و شیطنتی دارد؟! به لطف خدا در ادامه به تدریج از ترفند غیب‌گویی این شیّادان پرده برخواهیم داشت.‌‌

  • قرین و همزاد رحمانی و شیطانی

مطابق برخی آیات قرآنی (ق: 17-18) و بعضی روایات فرشته یا فرشتگانی همواره مأمور القای افکار مثبت برای تشویق به انجام کارهای خوب، سوق دادن به سمت کمال و نیز امداد مؤمنان هستند. این نوع القائات مثبت «خواطر رحمانی» یا «الهام» نام دارد.

در مقابل شیطان یا شیاطینی هم همراه هر انسانی هستند و مأموریتشان القای تفکرات منفی و دعوت به انجام کارهای ناشایست است. این نوع القائات نیز «خواطر شیطانی» یا «وسوسه» نام دارد.

امام صادق (ع) فرمود:

ما مِنْ قَلْبٍ إِلَّا وَ لَهُ أُذُنَانِ عَلَى إِحْدَاهُمَا مَلَكٌ مُرْشِدٌ وَ عَلَى الْأُخْرَى شَيْطَانٌ مُفْتِنٌ هَذَا يَأْمُرُهُ وَ هَذَا يَزْجُرُهُ الشَّيْطَانُ يَأْمُرُهُ بِالْمَعَاصِى وَ الْمَلَكُ يَزْجُرُهُ عَنْهَا؛ (الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏2، ص 266)

 

هیچ قلبی نيست جز آنكه دو گوش دارد، بر سر يكى از آن دو فرشته‌ايـسـت راهـنـمـا و بر سر ديگرى شيطانيست فتنه انگيز، اين فرمانش دهد و آن بازش دارد. شـيـطـان بـه گـنـاهـان فـرمـانـش دهـد، و فـرشته از آن‌ها بازش دارد.

مطابق روایتی از امیرالمؤمنین (ع) وقتی شیطان از درگاه الهی رانده شد، از خدا خواست که مطابق با عدالت با وی رفتار کرده و به او امتیازاتی بدهد، از جمله اینکه در مقابل تولّد هر انسان دو شیطان متولّد شده و به سپاه وی افزوده شود:

قَالَ: لَا يُولَدُ لَهُمْ وَلَد إِلَّا وُلِدَ لِيَ اثْنَانِ … قَالَ: قَدْ أَعْطَيْتُك‏. (بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج60، ص 274)

 

برخی معتقدند این شیاطین مقارن با تولد هر انسانی متولّد شده و به اغوای او گماشته می‌شوند و به جهت تقارن ولادتشان با انسان در عُرف مردم «همزاد» انسان نامیده می‌شوند.  این اصطلاح معمولاً توسّط فالگیرها ودعانویس‌ها به کار می‌رود و آنها خیلی از مشکلات مراجعه کنندگان را به داشتن همزاد ربط می‌دهند؛ مشکلاتی از قبیل سر نگرفتن کارهای شخصی و اداری، سقط جنین، دیدن کابوس و نداشتن خواستگار و …

در میان عرب‌های امروزی نیز همزاد با عنوان «قرین» (همراه) شناخته می‌شود؛ اصطلاح قرین ریشه قرآنی و روایی دارد. در سوره زخرف سخن از قرین شیطانی انسان چنین به میان آمده است:

«وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرين» (زخرف: 36)

و هر كسى از ياد خداى رحمان اعراض كند، شيطانى را به سراغ او مى‏فرستيم، كه همنشين دايمى او باشد.

 

در مقطعی از سوره قاف هم چنین آمده است:

وَ جَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائقٌ وَ شهَِيدٌ(21)لَّقَدْ كُنتَ فىِ غَفْلَةٍ مِّنْ هَاذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ(22)وَ قَالَ قَرِينُهُ هَاذَا مَا لَدَىَّ عَتِيدٌ(23)أَلْقِيَا فىِ جَهَنَّمَ كلُ‏َّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ(24) مَّنَّاعٍ لِّلْخَيرِْ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ(25)الَّذِى جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فىِ الْعَذَابِ الشَّدِيدِ(26) قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَ لَاكِن كاَنَ فىِ ضَلَالِ  بَعِيدٍ. (ق: 21-27)

 

«و هر شخصى مى‏ آيد در حالى كه همراه او (فرشته) راننده و گواهى دهنده است. (21) (به او گفته مى‏شود:) بيقين از اين (رستاخيز) در غفلت بودى، پس پرده‏ات را از (چشمان) تو برطرف كرديم، و امروز چشمت تيز بين است. (22)و (فرشته) همنشين او گويد:» اين (نامه اعمال) چيزى است كه نزد من آماده است. « (23) (به آن دو مأمور گفته مى‏ شود:) هر بسيار ناسپاس ستيزگر را در جهنّم افكنيد! (24) (همان) بسيار بازدارنده از نيكى، كه تجاوزگرى ترديدگر است. (25) (همان) كسى كه معبود ديگرى با خدا قرارداده، پس او را در عذاب شديد بيفكنيد! (26) (شيطان) همنشين او گويد:» اى پروردگار ما! (من) او را به طغيان وا نداشتم، و ليكن (خودش) در گمراهى دورى بود. »

مطابق این آیات در روز قیامت با هرکسی دو نفر وارد دادگاه عدل الهی می‌شوند: قرین اوّل که از فرشتگان است نامه اعمال انسان را تقدیم درگاه الهی می‌کند؛ امّا قرین دوّم که از شیاطین است سعی می‌کند همه تقصیرها را به گردن انسان بیندازد، وی می‌گوید: خدایا من او را به طغیان وادار نکردم بلکه او خودش در گمراهی به سر می‌برد. پس در این آیه قرین هم بر فرشته همراه و هم بر شیطان همراه اطلاق شده است. پس می‌توان گفت انسان هم قرین ملَکی دارد و هم قرین شیطانی. الهامات خیر از ناحیه قرین ملکی و القائات شرّ از سوی قرین شیطانی صورت می‌گیرد.

در روایتی هم  از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود:

مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ قَدْ وُكِّلَ بِهِ قَرِينُهُ مِنَ الْجِنِّ؛ هیچ‌یک از شما نیست مگر اینکه قرینش از جنّ بر او گماشته شده است.

 

سؤال شد: ای رسول خدا، آیا بر شما هم گماشته شده است؟ حضرت فرمود:

وَ إِيَّايَ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ أَعَانَنِي عَلَيْهِ فَأَسْلَمَ فَلَا يَأْمُرُنِي إِلَّا بِخَيْرٍ.

آری! این شیطان بر من هم گماشته شده است، ولی خداوند مرا بر او یاری کرد و قرینم اسلام اختیار کرد و به همین خاطر جز به خیر و نیکی مرا  دستور نمی‌دهد.  (بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏60، ص 298)

خلاصه اینکه شیطانی همواره در تمام حالات با ماست و مأموریتش وسوسه و دعوت به کارهای ناشایست است و طبیعتاً از جزیئات زندگی و احوال ما و از اتفاقاتی که در گذشته برایمان اتفاق افتاده و نیز از تصمیماتی که برای آینده در ذهن داریم، به خوبی اطلاع دارد.

  •  ارتباط کاهنان و غیب‌گویان با جنیان 

کاهنان (غیب‌گویان) و برخی دعانویسان و فالگیرها بر اثر برخی ریاضت‌های غیر شرعی، با برخی از اجنّه ارتباط دارند و اخباری را از آنها دریافت می‌کنند و این اخبار را به مردم تحویل می‌دهند و با این کار برای خود کسب و کاری راه می‌اندازند.

القای اخبار توسّط جنّ به انسان در دو آیه از قرآن کریم تأیید شده است:

«وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِيائِهِمْ»؛

همانا شیاطین مطالبی را به دوستان خود وحی و القاء می‌کنند. (انعام: 121)

 

«هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلىَ‏ مَن تَنزََّلُ الشَّيَاطِينُ* تَنزََّلُ عَلىَ‏ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ* يُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَكْثرَُهُمْ كَاذِبُونَ»؛

آیا به شما خبر بدهم که شیاطین بر چه کسانی نازل می‌شوند و سخنانى را به آنان القا مى‏كنند؟ بر هر دروغ‌گوی گناهکار آنها اخبارى را كه دزدانه از عالم برتر شنيده‏اند، به هركس كه بر او فرود آيند القا مى‏كنند و بيشترشان دروغگو هستند و اخبار نادرست را در اختيار آن گروه از آدميان قرار مى‏دهند. (شعراء: 221-223)

این جنّ شیطانی مرتبط با کاهن در اصطلاح : «موکِّل» نامیده می‌شود و اینکه گفته می‌شود فلان دعانویس موکّل دارد، یعنی با جنّی شیطانی در ارتباط است و او برخی کارها را برایش انجام می‌دهد یا برخی خبرها را برایش می‌آورد.

مطابق آیه سوره شعرا اخباری که شیاطین به همکاران اِنسی خود منتقل می‌کنند، اگر مربوط به اخبار آسمان‌ها باشد، غالباً دروغ است؛ چون آنها پس از تولد پیامبر اکرم ؟ص؟ از استراق سمع منع شده‌اند؛ ولی اخباری که نسبت به زندگی مراجعه کنندگان می‌دهند، می‌تواند درست باشد.

  • علم محدود جنیان

از آیه دهم سوره جن بر‌می‌آید، جنّیان علم محدودی دارند، و مانند انسان‌ها از خیلی چیزها بی‌خبرند:

«وَ أَنَّا لَا نَدْرِی أَ شَرٌّ أُرِیدَ بِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً»

از بیانات قرآنی در داستان مرگ حضرت سلیمان (ع) هم معلوم می‌شود که جنّیان علم غیب ندارند:

«فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهينِ» (سبأ: 14)

 

حال سؤال که این موکّل جنّی مرتبط با کاهن و دعانویس از کجا و به چه طریقی از جزئیّات زندگی مراجعه کنندگان خبر دارد؟!

پاسخ این است که وقتی شما به یک شخص غیب‌گو و یا برخی دعانویسان مراجعه می‌کنید، او ابتدائاً از زندگی شما هیچ اطلاعی ندارد؛  ولی در جلسه گفتگو با شما، موکّل وی با همزاد و قرین شما ارتباط برقرار می‌کند و از زندگی شخصی شما اطلاعاتی را دریافت می‌کند؛ سپس موکّل نیز  آن اطلاعات را در گوش شخص کاهن املاء می‌کند و او هم به صورت بریده بریده به شما تحویل می‌دهد! در حقیقت قرین شما اطلاعات خصوصی زندگی شما را با واسطه موکّل، در اختیار کاهن و ساحر و دعانویس و … قرار می‌دهد.

 


کاهن و غیبگوی جن


و اینجاست که شما در مقابل این کاهنِ شرور سر تعظیم و خضوع فرود می‌آورید به طوریکه هرچه بگوید گوش می‌دهید؛ با این استدلال که او که از گذشته من اطلاع داشت پس لابدّ نسبت به اتفاقات آینده هم علم غیب دارد!  در حالی که نه او نه همکاران جنّی او نسبت به آینده اطلاعی ندارند، ولی از آنجا که از  خبرهایی پیرامون گذشته و حال شما اطمینانتان را جلب کرده‌اند، نسبت به آینده شما هم اظهار نظرهایی می‌کنند و متأسفانه  شما هم می‌پذیرید و به دستورالعمل‌هایش عمل می‌کنید. البته برخی اظهار نظرهای آنها نسبت به آینده درست است و از علل زیر سرچشمه می‌گیرد:

  1. برخی امور برای ما آینده است، ولی برای جنیان حال محسوب می‌شود
  2. آینده‌ای را که کاهن پیشگویی می‌کند، جنیان مرتبط به وقوع می‌پیوندانند (آینده سازی)
  3. اخباری که جنیان قبلاً (در زمان حضرت موسی( ع )در آسمان ها شنیده بودند.
  4. اعتقاد شدید جنیان به سنن الهی
  5. علم جنیان به برخی از قواعد طبیعت
  6. قوای احساسی دقیق‌تر جنیان
  7. ذهن خوانی جنیان (فراخوانی اطلاعات از ذهن پرسشگر)

مطابق آنچه عرض شد، مکث کردن در هنگام صحبت و بریده بریده صحبت کردن از علائم شخص مرتبط با موجودات ماورایی است.  علّت این مکث هم این است که خبرهایی که می‌دهند از خودشان نیست، بلکه اطلاعات از قرین و همزاد به موکّل شیطانی و از او به شیطان انسانی منتقل شده و سپس از زبان او جاری شده و به گوش شما  می‌رسد و همین واسطه در خبر باعث می‌شود این تأخیر در میان جملات اتفاق بیفتد؛ دقیقاً مانند اینکه کسی از پشت تلفن اعداد و ارقامی را برای شما بخواند و شما هم پس از شنیدن، آن را برای شخص دیگری بازگو کنید، که طبیعتاً تکرار شما برای شخص سوّم به صورت بریده بریده خواهد بود.

فریب بسیار مهم این جماعت برای جذب مخاطبان این است که گاهی از کار خود با عنوان سرکتاب، طالع بینی و استخاره یاد می‌کنند و گاهی قرآن باز می‌کنند و این خبرهای شبه غیبی را به شما می‌دهند، تا به شما القاء کنند که من این خبرها را از قرآن می‌فهمم! در حالی که  جزئیات حوادث زندگی شما در هیچ جای قرآن نوشته نشده، و بلکه این آقا اصلاً سواد خواند قرآن را ندارد چه رسد به فهمیدنش!

پس قرآن آموزان گرامی! بر حذر باشید از مراجعه به این شیاطین انسی که مراجعه به آنها، در حقیقت خضوع در درگاه شیطان و تصدیق کلامشان و ترویج آنها در حکم کُفر به تمام کتب آسمانی  است؛ زیرا به نوعی تبعیّت از شیطان است. ضمن اینکه مراجعه به این افراد اعتیاد آور است و کم کم در همه امور ریز و درشت خود احساس می‌کنید باید با این افراد مشورت کنید، هم جیبتان خالی می‌شود و هم شیاطین به کانون زندگی شما راه پیدا می‌کنند و دیگر از دست آنها خلاصی نخواهید یافت. «فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصار» (حشر: 23)

 

چگونگی راندن جن ها و شیاطین

آیات و ادعیه سفارش شده


دعا جهت دفع اجنه


 

در روایات برای کسانی که از آزار و اذیت جنّیان می ترسند و برای دفع جنّ، دستور العمل هایی ذکر شده است که به برخی اشاره می کنیم:

 

1- لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم 

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شیطان دو نوع است: شیطان جنی و شیطان انسی. شیطان جنی با گفتن: لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم دور می شود . شیطان انسی با گفتن صلوات بر محمد و آل محمد از انسان دور می شود.

 

2-گفتن بسم الله

با گفتن «بسم الله» شیاطین و اجنه از آن محل دور می شوند، به همین علت گفته اند قبل از ریختن آب جوش بر روی زمین «بسم الله» بگوئید تا اجنه از آنجا دور شوند و یا قبل از خوردن غذا «بسم الله» بگویید تا در طعام شما شریک نشوند و از برکت آن غذا نکاهند.

از پیامبر اکرم (ص) سوال شد: آیا شیطان با انسان هم غذا می شود؟ حضرت فرمود: «آری، هر سفره ای که بر سر آن «بسم الله» گفته نشود، شیطان با افراد آن سفره، هم غذا می شود و خداوند برکت را از آن می برد».

 

3-سوره جن:

از امام صادق (ع) روایت شده که حضرت فرمودند: «برای دفع دیو و پری سوره  جن را هفت بار بخوانید».

 

4-آیه 144از سوره آل عمران

اگر آیه 144از سوره آل عمران را هفت مرتبه بر آب بخوانند و سپس به کسی که گرفتار جن زدگی شده است بخورانند دیگر جن نمی بیند و او را اذیت نمی کنند، آیه مبارکه این است: « وَ مَا محُمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِیْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلىَ أَعْقَابِکُمْ …».

 

5-دعایی دیگر:

همچنین اگر اجنه خانه ای را مورد هجوم سنگ قرار دهند برای دفع سنگ انداختن جنیان این دعا نافع است: «حَسبی الله کفی سَمع الله لمَن دُعا لَیس وَراء الله منتهی» مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان

 

6-حرز ابی دجانه

*اگر در خانه جنی وارد شود و اهل خانه را بترساند این دعا را اهل خانه نوشته و هنگام خواب در زیر سربگذارد:

بَسم الله الرَحمنِ الرَحیم

هَذَا كِتَابٌ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، إِلَى مَنْ طَرَقَ الدَّارَ مِنَ الْعُمَّارِ وَالزُّوَّارِ وَالصَّالِحِينَ، إِلا طَارِقًا يَطْرُقُ بِخَيْرٍ يَا رَحْمَنُ، أَمَّا بَعْدُ: فَإِنَّ لَنَا وَلَكُمْ فِي الْحَقِّ سَعَةً، فَإِنْ تَكُ عَاشِقًا مُولَعًا، أَوْ فَاجِرًا مُقْتَحِمًا أَوْ رَاغِبًا حَقًّا أَوْ مُبْطِلا، هَذَا كِتَابُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يَنْطِقُ عَلَيْنَا وَعَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ، إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ، وَرُسُلُنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ، اتْرُكُوا صَاحِبَ كِتَابِي هَذَا، وَانْطَلِقُوا إِلَى عَبَدَةِ الأَصْنَامِ، وَإِلَى مَنْ يَزْعُمُ أَنَّ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لا إِلَهَ إِلا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ حم لایبصرون، حمعسق تُفَرِّقَ أَعْدَاءَ اللَّهِ، وَبَلَغَتْ حُجَّةُ اللَّهِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ».

همچنین آمده است که ابودجانه از آزار اجنه به پیامبر اکرم (ص) شکایت کرد، حضرت نیز دعای فوق را به ایشان دادند. ابودجانه می گوید: نوشته پیامبر (ص) را گرفتم و با خود به منزل بردم. شب، هنگام خواب آن را زیر سرم گذاشتم، ناگاه متوجه شدم صدای داد و فریادی می آید که می گوید: ای ابودجاجه! این نوشته را از زیر سرت بردار و از خانه ات بیرون کن، ما هم قول می دهیم از خانه ی تو برویم و دیگر در پیش چشمان تو دیده نشویم.

من نیز به آنها گفتم: این مکتوب را بدون اجازه پیامبر (ص) بر نمی دارم. تا صبح آنها در خانه گریه و شیون می کردند و صدای فریادشان بلند بود. صبح هنگام به محضر پیامبر (ص) رسیدم و اتفاق دیشب را نقل کردم، پیامبر (ص) فرمودند: «ای ابودجانه! آن مکتوب را از خانه ات بردار و آنان را آزاد کن، قسم به آن خدایی که مرا به پیامبری برگزید، اگر آن مکتوب را برنداری آنان تا روز قیامت در آتش معذب خواهند بود».

 

7-سوره های حمد و معوذتین:

علاوه بر این امام باقر (ع) فرمودند: «کسی که جن زده شده، برایش هر یک از سوره های حمد و معوذتین ( چهار قُل ) را ده مرتبه بخوانند و سپس در ظرفی با مشک و زعفران این سوره ها را نوشته و بعد آن را با آب بشویند و به شخص جن زده بخورانند و مقداری را هم در آب وضو و غسلش بریزند، در آن موقع از شر جن خلاص شود».

 

8-از جمله سوره های قرآن کریم برای دفع جن در محل زندگی و همچنین از بدن عبارتند از :

سوره ابراهیم – سوره یوسف – سوره جن – سوره های فلق و ناس – سوره دخان و غیره .

این سوره های علاوه بر اینکه خاصیت جن زدایی از زندگی انسان را دارند دارای خواص بسیار مفید و اثر بخشی می باشند که همزمان می توان از آنها بهره کافی را برد.

 

9-سوره مبارکه اسراء:

شما میتوانید برای رفع ترس و نگرانی و دلهره آیات 45و ۴۶ سوره مبارکه اسراء را که برای دفع ترس موثر است را قرائت کنید.این آیات شریفه مجرب است:

«وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا ﴿۴۵﴾  وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ﴿۴۶﴾


ادعیه رفع جن


 

10- خواندن آیه 83 سوره آل عمران:

خواندن آیه 83 سوره آل عمران با صدای بلند در مکان های ترسناک. (أَفَغَیرَ دِینِ اللَّهِ یبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کرْهاً وَ إِلَیهِ یرْجَعُون)

 

11- نوشتن دعای معروف به دعای ابودجانه:

بحارالأنوار ، ج91 ، ص 221-224

12-  امام باقر علیه السلام به فردی که ارواح جنیان او را اذیت می کردند، فرمود: با فاتحة الکتاب و سوره ناس و فلق تعویذ کنید (هرکدام 10 بار) و آن سوره ها را با مشک و زعفران در جامی (ظرفی) بنویسید. برای خوردن و وضو و غسل از آن ظرف استفاده کنید. آن شخص سه روز این عمل را انجام داد و آن پدیده برطرف شد.

 

13- خواندن دعایی که جبرئیل برای دفع جن به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یاد داد:

 «أَعُوذُ بِکلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ الَّتِی لَا یجَاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَ لَا فَاجِرٌ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ ذَرَأَ وَ بَرَأَ وَ مِنْ شَرِّ ما ینْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ مِنْ شَرِّ ما یعْرُجُ فِیها وَ مِنْ شَرِّ مَا یلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ مِنْ شَرِّ ما یخْرُجُ مِنْها وَ مِنْ شَرِّ فِتَنِ اللَّیلِ وَ النَّهَارِ وَ شَرِّ الطَّوَارِقِ إِلَّا طَارِقاً یطْرُقُ بِخَیرٍ یا رَحْمَان».

 

14-حرزهای معروف برای دفع جن

حرزهایی که برای دفع جن بسیار موثر می باشد و از ائمه و اهل بیت علیه سلام نیز سفارش شده است همراه داشتن حرز امام جواد (ع) و همچنین حرز ابی دجانه می باشد که برای رفع کردن هر گونه جن و شیطان از انسان عالی و مجرب می باشد.

 


بیشتر بدانید: حرز ابی دجانه چیست؟ متن حرز- فضائل حرز- فوائد و خواص حرز


 

 بر اساس روایات معتبر برجای مانده، جن ها ترس و وحشت نیز دارند، چرا که بعضی عوامل و موجودات به آنان ضرر می زنند و یا جان آنان را به خطر و نیستی می کشانند. در نتیجه، طبیعی است که یک موجود زنده از چیزهایی که به او آسیب های سخت می رساند و منافع او را به خطر می اندازد بترسد و از آن هراس داشته باشد.

 

15-ترس از کبوتر و خروس سفید

اجنه از بعضی از حیوانات بسیار هراس دارند، مانند کبوتر، خروس سفید و اسب اصیل؛ چنانکه آمده است: جن ها داخل خانه ای که در آن خانه اسب اصیل باشد نمی شوند.

آنان از کبوتر نیز وحشت فراوان دارند مخصوصا اگر کبوتر دو رنگ و یا سفید باشد. در روایتی امام صادق (ع) فرموده اند: «هر خانه ای که در آن کبوتر باشد آفتی از جن به اهل آن خانه نمی رسد».

امام موسی بن جعفر (ع) نیز می فرمایند: «بال و پر زدن کبوتر باعث گریختن و دور شدن شیاطین اجنه می شود».

یکی دیگر از حیواناتی که جنیان از آنها هراس دارند و داخل آن خانه ای که این حیوان در آن باشد نمی شوند، خروس سفید است. در حدیث معبتری که از اما صادق (ع) وارد شده حضرت می فرمایند: «خروس بال گشاده  سفید اگر در خانه ای باشد آن خانه و هفت خانه ی اطراف آن را از بلاها نگه می دارد و یک بال زدن کبوتر دو رنگ بهتر است از هفت خروس سفید».

در خاتمه، اگر با انجام این راهکارها و دستورالعمل ها نتوانستید بر ترس خود از اجنه غالب شوید و همچنان از ناحیه آن ها احساس خطر می کنید ، می بایست برای بررسی بیشتر وضعیت خود به روانپزشک مراجعه کنید. گاهی وقت ها برخی انسان ها به خاطر عواملی دچار توهمات و هذیان هایی می گردند که لازم است برای درمان خود به روانپزشک مراجعه کنند و تحت درمان دارویی قرار گیرند. (سفینة البحار، شیخ عباس قمی، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵. ج ۱ ، ص۱۸۶ (ماده جن). کافى،محمد بن یعقوب کلینی. تهران، انتشارات اسوه، ۱۳۸۶ . ج ۶ ، ص ۳۸۵ .)

 

بطور کلی انجام این موارد سبب سلامتی جسمی و روانی انسان می شود ضمن اینکه مقید بودن به انجام موارد زیر، سبب پیشگری از آسیب های عارض شده از طرف شیاطین، اجنه و موجودات ماورایی می شود:

 

  • گفتن بسم الله ابتدای هر کاری مخصوصا خوردن و آشامیدن/آمیزش/پوشیدن و در آوردن لباس/وارد شدن به منزل/هنگام تخلی
  • دود کردن کندر و اسپند شیاطین را دور می کند.
  • شب در خانه تنها نخوابید.
  • به صورت دَمر(روی شکم) نخوابید(زیرا شیطان اینگونه می خوابد)
  • خواب قیلوله(قبل از اذان ظهر، زیرا شیطان در روز نمی خوابد و از این خواب نفرت دارد، در حالیکه خواب قیلوله خیلی سفارش شده است)
  • به هیچ عنوان در خانه عریان نباشید(شیطان بر بدن انسان طمع پیدا می کند)
  • عدم آمیزش در اول وسط و آخر ماه(شیاطین و اجنه در این زمان ها به دنبال فرزند هستند، اگر آمیزش صورت بگیرد بیم آن می رود که در این کار با انسان شراکت کنند و به فرزند انسان آسیب زده و عقل او را فاسد و سبب دیوانگی او شوند)
  • ادرار نکردن به صورت ایستاده، و عدم ادرار در آب راکد، و راه نرفتن با یک کفش(شیطان در این حالات سریع تر از هر زمانی به سوی انسان می شتابد و به او آسیب می زند)
  • نخوردن غذا با دست چپ(دست چپ برای تطهیر است، شیطان با دست چپ می خورد)
  • نوشیدن آب در شب در حالت نشسته.
  • گوشت و استخوان را به طور کامل نخورید، که اجنه در آن سهمی دارند و غذای آنان است، و اگر چنین کردید از خانه چیزی می رود که بهتر از آن است.
  • در ساختمان هایی که ارتفاع آن بیشتر از7 زراع( 3.5 متر) است زندگی نکنید(اگر بیشتر باشد محل سکونت شیاطین و اجنه است)
  • فوت نکردن غذا
  • غذای داغ نخورید
  • اگر کسی در خواب دچار نفس تنگی و خفگی می شود، آیه 33 از سوره الرحمن را بخواند.
  • از وسایل آهنی چه در خانه چه همراه خود پرهیز کنید و به جای آن نقره نگه دارید(آهن زیور اجنه است)
  • زیاد لباس قرمز نپوشید(رنگ مورد علاقه شیطان است و با این رنگ خود را می آراید).
  • زدودن تارهای عنکبوت از خانه(این مکان ها جایگاه شیاطین است)
  • بیدار شدن در نیمه های شب(چه بهتر که برای نماز شب باشد)
  • تا کردن لباسها بعد از درآوردن آن(شیطان لباس های پراکنده و آویزان را می پوشد)
  • پوشاندن درهای ظروف غذا و آب(عدم پوشش سبب می شود شیطان از آن برای خود سهمی بردارد)
  • کوتاه کردن ناخن، سبیل، موی شرمگاه(این جایگاه ها مخفیگاه شیاطین در بدن انسان است)
  • عدم نگه داری دستمال چرب(خوابگاه شیطان است)، و تمیز کردن دست و دهان از چربی هنگام خواب(شیطان چربی را بو می کشد و انسان را در خواب آزار می دهد)
  • هنگام غروب حتما درب ها را ببندید(شیطان درهای بسته را باز نمی کند)، و در خانه باشید(در این هنگام آسیب شیاطین بیشتر است)
  • نوشیدن مشروب و خوردن ربا شیاطین را بر انسان مسلط می کند و به انسان آسیب می رسانند.
  • در هنگام حیض سر را حنا نکنید که سبب آسیب از جانب شیطان می شود.
  • اذان گفتن با صدای بلند در خانه شیطان را دور می کند.
  • داشتن حرز همراه ونگه داشتن حرز ابی دجانه، حرز حضرت علی
  • گفتن ذکر لا حول ولا قوة الا بالله، شیطان جنی را و فرستادن صلوات شیطان انسی را دور می کند.
  • تسبیحات حضرت زهرا بعد از هر نماز، شیطان را طرد می کند.
  • طولانی کردن سجده شیطان را آزار می دهد.
  • دور کردن روزانه زباله از منزل.
  • نخوردن آب از طرف دستگیره و سوراخها و شکستگی ظروف(این مکان ها جایگاه شیطان است)
  • استفاده از روغن زیتون هم در غذا و مالیدن به بدن(شیطان به انسان نزدیک نمی شود)
  • انداختن آب دهان به سمت چپ(وسوسه شیطان را دور می کند)
  • پوشاندن سر در دستشویی.
  • شستن سر با سِدر و گل ختمی خصوصا روز جمعه.
  • نگه داشتن خروس یا کبوتر در خانه(بال زدن کبوترها شیطان و اجنه را دور می کند)
  • اطعام مساکین و صدقه کمر شیطان را می شکند و موجب بهبودی از بیماریست.
  • گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ.
  • قرائت قرآن در خانه بخصوص سوره یاسین ، جن، چهار قل، و آویزان کردن قرآن در خانه(شیطان را طرد می کند)
  • خوردن انار بخصوص روز جمعه.
  • گفتن: اللهمَّ اِنّی اعوذُ بِکَ منَ الشیطان الرَجیم مِن هَمزِه وَ نَفخه وَ نَفثه.
  • در گوش مجنون11 بار آیة الکرسی بخوانید.
  • سوره حمد را با زعفران7 مرتبه در ظرف شیشه ای بنویسید و آن را با آب باران بشویید و در ظرفی بریزید و هر روز میل کنید.
  • هر وقت وارد منزل شدید با صدای بلند بگویید (اَلسلامُ عَلَیک اَیُهَا النَبی وَ رَحمَة الله و بَرکاته)، و سوره توحید بخوانید.

 

آیا باید از جن ها ترسید؟


ترس از جن


 

برای در امان ماندن از آنها چه باید کرد؟

ظرفیتها و عکس العملهای انسانها در ارتباط با موجودات ناشناخته بسیار متفاوت و غیرقابل پیش بینی است. بنابر اعتقاداتی که سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده همواره جن ها موجوداتی آزار دهنده و موجب شر و فساد بوده اند، هرگاه بیماری لاعلاجی پیش آمده و یا اتفاق غیر قابل توجیهی روی داده به جن و شیطان نسبت داده شده است. 

موارد زیادی از بیماران روان پریش دیده شده اند که بیماری خود را ناشی از دیدن این موجودات می‌دانند و از سوی اطرافیان جن زده لقب گرفته اند. مسلم است که وحشت، ترس و اضطراب بیش از حد، موجب بسیاری از اختلالات روحی و روانی خواهد شد. به راستی کدام انسان است که در برخورد با این موجودات بیم در دلش راه نیابد. ولی آیا می‌توان همه این بیماریها را منسوب به جن و شیاطین دانست؟ به طور حتم شما هم عارضه «آل زدگی» را به کرات از سالخوردگان شنیده اید، عارضه ای که مردم در ایام قدیم و امروزه در برخی از روستاها و مناطق دورافتاده آن را باور داشته و معتقدند که این موجود جان زن زائوو طفلش را به خطر می‌اندازد. (چنان که چند پیاز پوست کنده را در بالای سرزائو می‌گذاشتند تا آل و جن از بوی بد پیاز فرار کرده و به زائو نزدیک نشوند.) در حالی که امروزه از طریق علمی ثابت شده است عامل بسیاری از بیماری ها، میکروب و موجودات میکروسکوپی بوده و وجود میکروب و نفوذ آن در بدن ضعیف زائو و طفلش موجب بیماری می‌شده و خاصیت میکروب زدایی پیاز عامل سلامت و محافظت بوده و نه بوی بد آن. و یا عوام بیماری بسیاری از کسانی که به بیماری صرع گرفتارند را به جن ها نسبت می‌دهند. 

حال این ها تا چه حد واقعیت دارد، سوالی است که می‌توان با استناد بر این آیه آن را پاسخ گفت:

«آنان که ربا می‌خورند، در قیامت چون کسانی از قبر بر می خیزند که به افسون شیطان دیوانه شده اند». (سوره جن، آیه 26 و 27) بنابراین بسیاری از اعمال نادرست که جنبه شیطانی دارند و در واقع در اثر نفوذ شیطان در روح انسان اعمال می‌شوند موجب اختلالات روحی، روانی گشته و در واقع یک جنون شیطانی را در فرد ایجاد می‌کنند. علامه طباطبایی (ره) می‌گوید: «تشبیهی که در این آیه شده که رباخوار را به کسی تشبیه کرده که از طریق تماس با شیطان دیوانه شده، خالی از این معنا نیست که چنین چیزی (یعنی دیوانه شدن) امری است ممکن، چون هر چند آیه شریفه دلالت ندارد که همه دیوانگان در اثر «مس شیطان» دیوانه شده اند ولی این قدر دلالت دارد که بعضی از جنونها در اثر مس شیطان رخ می‌دهد». (سوره بقره، آیه 275) شاید بهترین راه برای در امان ماندن از آزار جنیان بالا بردن دانش و آگاهی نسبت به آنهاست؛ چرا که جنیان نیز مانند انسان، خوب و بد دارند و از آنجایی که در میان انسانها زندگی می‌کنند و تعدادشان نیز بسیار زیادتر از انسانهاست دیدار با آن ها برای هیچ کس غیر ممکن نیست ولی چه بسا بسیاری از اختلالات روحی، روانی که به جسم هم آسیب جدی وارد می‌سازد، ناشی از دیدار با یک جن خوب و نیکوکار بوده و تنها ترس از دیدار با این موجود، فرد را دچار عارضه ساخته و هیچ قصد و عمدی از سوی جنیان در کار نبوده است.

 

 

ازدواج جن با انسان

اين که بين آن ها و انسان ها ازدواجي صورت مي گيرد يا خير، پاسخي قطعي نمي توان به آن داد؛ ولي برخي از مفسران بر اساس همين آيه ذكر شده (3) امكان رخداد چنين ازدواجي را منتفي ندانسته اند . (4 )

 


ازدواج با جن


به عنوان مثال آیت الله بهجت در کتاب استفتائات خود، در جلد چهار صفحه 14 در پاسخ به سوال اینکه آیا ازدواج دختر با جن جایز است، می فرمایند: چون معرضیت زیادی برای فتنه و منازعه دارد و خوف خطر دارد، خلاف احتیاط است و بر تقدیر جواز، احوط متعه است یا این که طوری باشد که شرط کنند وکالت را که اختیار طلاق است با دختر باشد.

این مطلب در بحث ازدواج فرزندان حضرت آدم (علیه السلام) نیز زیاد دیده می شود. به عنوان نمونه امام صادق (علیه السلام) مى‏فرمایند: خداوند حوریه‏اى بهشتى را به ازدواج یكى از پسران آدم درآورده و فرزند دیگرش به ازدواج زنى از اهل جن درآمد.(36)
از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله ) نقل شده است كه ايشان از نكاح جنّ نهي كرده اند.(37) و اين حديث شريف مي رساند كه مناكحه جنّ و انس ممكن است و الّا نهي از غير ممكن معني ندارد.
اما در مورد تحقق عملي و شدني بودن آن در عالم واقع در منابع نقلي و تاريخي نمونه مستندي از اين امر به دست نيامد .

 

 

درخواست ازدواج جن با انسان

حجه الاسلام آقا سید محمد ابراهیم حسینی (صدر) نقل فرمودند که: من در سال 1374 روستای کرزان از توابع تویسرکان منبر می رفتم. روز تاسوعا بود. با میزبان خود آقای محمود افشاری برای گردش به صحرا رفتیم. پدری با دو فرزندش را دیدیم که لوبیای قرمز می کاشتند. بعد از احوالپرسی سخن معجزه ائمه به میان آمد. آقای کریمی داستان جالبی نقل کرد و گفت: یکی از بچه ها به نام عباس مرد متدین و دقیق در انجام تکالیف شرعی است که با مادر و همسر خود زندگی می کند. روزی از محل کار خود خارج شده به سوی منزل میرود در بین راه صدای دختری به گوش میرسد که ایشان را با نام صدا میزند. وقتی که بر میگردد دختری زیبا با قیافه بسیار دلفریبی را مشاهده میکند آن دختر اظهار می کند عباس من عاشق تو شدم و در خواست ازدواج با تو را دارم. عباس با شنیدن این کلام در حالی که از اتهام مردم هراسان است که در کوچه با چنین دختری مشغول صحبت گردیده گفت: من همسر و مادری در تحت تکلف خود دارم و هیچ گونه توانایی اراده دو همسر و مادرم را ندارم. دختر اظهار میکند که من از شما توقع مخارج وغیره را ندارم بلکه نیازهای مادی شما را هم هرچه باشد برطرف خواهم کرد. عباس می گوید چون نمی خواستم در جایی که مردم متوجه بودند با او صحبت کنم تا مبادا آبرویم خدشه دار شود لذا بی اعتنایی کرده و به سوی منزل روانه شدم. وقتی به منزل رسیدم دیدم جلوتر از من آمده و در منزل نشسته است. گفتم: 

من تا به امروز اصلا تو را ندیده ام تو چطور ندیده عاشق من شده ای؟ گفت: من از طایفه جن هستم انسان نیستم ولی چه کنم عاشق و دلباخته تو شده ام از تو تقاضای ازدواج دارم و تمام زندگی ترا تضمین میکنم که با خوشبختی زندگی کنی. عباس میگوید او هرچه اصرار می کرد من مخالفت میکردم تا اینکه گفت: عباس من میروم تو تا فردا با مادر و همسرت مشورت کن. در همین حال مادر و همسرم نشسته بودند گفتند : گویا تو با کسی صحبت میکنی ما که غیر از تو کسی را نمی بینیم من جریان را شرح دادم مادرم گفت: عباس جن زده نشده باشی؟ آن روز گذشت فردا من طبق معمول به دکان رفته مشغول کار شدم و در وقت همیشگی به خانه بر گشتم وقتی که وارد شدم دیدم باز آن دختر نشسته و منتظر است. بعد از سلام و جواب گفت: عباس! با مادر و همسرت مشورت کردی؟ گفتم: دیروز من به تو گفتم من نیازی به ازدواج دوم ندارم و خواهش میکنم که دست از من بردار. او گفت: من در عشق تو بیقرارم و می سوزم استدعا میکنم با من ازدواج کنی و همین طور اصرار میکرد. گفتم: خلاصم کن من ابدا به ازدواج دوم تن نخواهم داد باز دیدم رهایم نمی کند ناچار برای خلاصی خود سیلی محکمی به صورتش زدم. نگاه به من کرد و گفت: اگر من چنین سیلی به تو بزنم زنده نخواهی ماند. در همین حال وقتی از من مایوس شد یک سیلی به من زد. دیگر نفهمیدم جریان چه شد وقتی مادر و همسرم می بینند من نقش زمین شدم مرا به پزشک می رسانند. ولی چون کاملا لال شده بودم از معالجه من نا امید می شوند. عباس بعد از مدت مدیدی با همین حال که قادر به سخن نبود زندگی میکند تا اینکه روزی آرزو میکند که به زیارت امام رضا (ع) نائل آید و این آرزو را با اشاره به نزدیکان خود میفهماند. مادر و همسر و برادری که در تهران زندگی میکرد به همراه عباس به مشهد مقدس عازم میشوند. یک هفته در مشهد میمانند و هر روز به زیارت مشرف میشوند تا اینکه روزی در منزل عباس امام رضا (ع) و امام زمان (عج) را در خواب میبیند و شفای کامل پیدا میکند.

 


مطالب پیشنهادی: تعبیر خواب دیدن جن در خواب از زبان معبران بزرگ


 

 


پی نوشت ها :
[1] قاموس قرآن، واژه‏ ى جن.

[2] انعام، 130:”‌‌ (در روز قیامت از جانب خدا خطاب شود که) اى گروه جن و انس، آیا براى شما فرستادگانى از خودتان نیامدند که آیات مرا برای شما بازگو مى‏کردند و شما را از دیدار امروزتان بیم مى‏دادند؟ گویند: ما به زیان خود گواهى مى‏دهیم (آرى فرستادگان آمدند و بیم دادند). و زندگى دنیا آنها را فریفت، و (از این رو) به زیان خود گواهى دهند که کافر بودند.”‌‌
[3] الذاریات،56
[4] احقاف،29،در این آیه به مسلمان شدن عده ای از جنیان اشاره می کند. در آیات متعددی از گروه جنیان کافر، نام برده شده است. نک: فصلت،29؛ اعراف،38؛ کافی، ج1، ص 395

[5] . اقتباس از پاسخ شماره 6481، نمایه: تعلیم سحر و زیان رساندن با اذن خداوند.
[6] کهف، 50: ”‌‌ و (به یاد آر) زمانى را که به فرشتگان گفتیم: به آدم سجده کنید پس همگى سجده کردند جز ابلیس که از (طایفه) جن بود (و گرنه فرشته گناه نمى‏کند) پس از فرمان پروردگار خود بیرون رفت‏.”‌‌

[7] نک: آیا جنیان مسلمان و غیر مسلمان دارند؟ ؛ میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ناشر مکتب الاعلام الاسلامی، 1403 ه. ق، 1362 ه. ش، ج 2، ص 11، ح 2658؛ اصول کافی (مترجم)، ج 2، کتاب الحجة، ”‌باب آمدن جن نزد ائمه(ع) و پرسیدن از مسایل دینی”‌‌، ص 243، ح 4 لازم به یادآوری است 7 حدیث دیگر درباره جن در همین کتاب آورده شده است؛ سفینة البحار، للشیخ عباس القمی، دار الاسوه، الطبعة الثانیة، 1416 ه. ق، ج 1، باب الجیم بعده النون، ص 673؛ معارف قرآن، استاد مصباح یزدی، ص 316
[8] . اقتباس از پاسخ شماره 138 (سایت: 883).

[9]-«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون »، ذاریات ، آیه 56

[10] حجر، 27: ”‌والجانَّ خلقناه من قبلُ من نارالسموم”‌‌، و جان را از پیش، از آتش زهرآگین آفریدیم.
[11] رحمن، 15: ”‌وخلق الجان من مارج من نار”‌‌؛ و جن را از آمیخته‏اى از آتش آفریدیم.
[12] الرحمن ، 15
[13] آیات مختلف سوره جن.
[14] آیات سوره جن و الرحمن.
[15] آیات سوره جن و الرحمن.
[16] همان، 15
[
17] همان، 9
[18]همان، 6
[19] نمل ، 39
[20] سباء ، 12 – 13
[21] حجر ، 27
[22] نمل، 40 – 30
[23] جوادى آملی، عبدالله، تفسیر موضوعى، ج 1، ص 119
[24] کهف، 50 [31] جن، 6

[25] نمل، 40 – 30

[26] جوادى آملی، عبدالله، تفسیر موضوعى، ج1، ص 119

[27] ق، 16 (محمد مهدى فولادوند، ترجمه‏ى قرآن کریم)
[28] حجر، 42 (محمد مهدى فولادوند، ترجمه‏ى قرآن کریم).

[29] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏2، ص 980 ، س 1232 .

[30] نک: منهاج الصالحین، خوئی، ابوالقاسم، ج ‏2، ص 8

31.سوره جن، آیات 17ـ1.

32.سوره نمل، آیه 39.

33.سوره جن، آیه 6 .

34.مراجعه کنید به:

الکافی  1 باب أن الجن یأتیهم فیسألونهم عن معالم دینهم و یتوجهون فی أمورهم ... ص : 394 .

الکافی 167 2 باب أخوة المؤمنین بعضهم لبعض ... ص: 165.

وسائل الشیعة 24 ،  5ـ باب کراهة الصلاة فی وادی الشقرة...ص: 157.

وسائل الشیعة 5 ،  5ـ باب کراهة رفع بناء البیت أکثر من سبعة أذرع أو ثمانیة ... ص: 310

وسائل الشیعة 6 ،  5ـ باب استحباب کتابة آیة الکرسی دورا علی رأس ثمانیة أذرع من الجدار إذا زاد ارتفاعه عنها...

وسائل الشیعة 53 ، 11ـ باب استحباب التیامن لمن ضل عن الطریق و أن ینادی یا صالح أرشدونا و فی البحر یا حمزة...ص443

وسائل الشیعة 16 ، 25ـ باب استحباب الشرب من ماء زمزم و الاستشفاء به من کل داء و کراهة الشرب و من ماء برهوت الذی…ص261 .

35.تحرم الکهانة و السحر بالکلام و الکتابة، و الرقیة و الدخنة بعاقیر الکواکب و تصفیة النفس، و التصویر، و العقد و النفث، و الأقسام و العزائم بما لا یفهم معناه و یضر بالغیر فعله. و من السحر الاستخدام للملائکة و الجن و الاستنزال للشیاطین فی کشف الغائب و علاج المضار، و منه الاستحضار بتلبس الروح ببدن منفعل ـ کالصبی و المرأة ـ و کشف الغائب عن لسانه، و منه النیرنجات ـ و هی إظهار غرائب خواص الامتزاجات و أسرار النیرین ـ و یلحق بذلک الطلسمات، و هی تمزیج القوی العالیة الفاعلة بالقوی السافلة المنفعلة لیحدث عنها فعل غریب. فعمل هذا کله و التکسب به حرام، أما علمه لیتوقی أو لئلا یعتریه فلا، و ربما وجب علی الکفایة لیدفع المتنبی‏ء بالسحر، و یقتل مستحله، و یجوز حله بالقرآن و الذکر و الأقسام لا به، و علیه تحمل روایة العلاء بحله.

الدروس / الینابیع ج:35 ص: 396.

و تعلم الکهانة حرام، و الکاهن هو الذی له رئی من الجن یأتیه بالأخبار و یقتل ما لم یتب، و التنجیم حرام و کذا تعلم النجوم مع اعتقاد تأثیرها بالاستقلال.

قواعد الأحکام / الینابیع ج: 14 ص: 497.

الغنیة ج 12 ص 208 ابن زهره ـ اصباح الشیعه ج 13 ص 275 ، السرائر ج 14 ص 402 ابن ادریس ـ شرائع الاسلام ج 14 ص 414 محقق، مختصر النافع ج 14 ص 450 محقق ـ قواعد الاحکام ج 14 ص 497 علامه، اللمعة الدمشقیة ج 14 ص 557 شهید اول ـ الجامع للشرائع ج 17 ص 363 یحیی بن سعید- ارشاد ج 35 ص 312 علامه ـ الدروس ج 35 ص 396 شهید اول.
36. داستان پیامبران یا قصه‏ هاى قرآن از آدم تا خاتم - یوسف عزیزی- ص 118.

37. بحار الانوار،مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏،دار إحياء التراث العربي‏،بيروت‏، 1403 ق‏،چاپ: دوم‏،، ج 60، ص 310، باب 3
سایر منابع:

سایت اسلام پدیا 

۱ـ علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج60: 125، 133؛ ج 92: 258.

۲ـ علامه مجلسی، محمد باقر، حلیة المتقین: 263-264.

۳ـ محمدتقی مجلسی، محمد باقر، روضه المتقین، ج1: 105.

۴ـ علمی، محمدحسن، مجمع الدعوان الکبیر:49.

۵ـ نصراللهی، محمدابراهیم، هزار و یک نکته: 74.

*حمزه، جعفر، دنیای ناشناخته جن: 123- 125، 236- 239.

 

 

 

 

 

۵
از ۵
۹ مشارکت کننده

نوشته های اخیر

دسته بندی
​​​​​​​_________

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش

سبد خرید